تونی مونتانای فیلسوف در فیلم گانگستر Scarface میگوید: “چشمها … هرگز دروغ نمیگویند”. شاید اگر مونتانا که تصمیم گرفته بود مسیر زندگی خود را از قاچاق مواد مخدر و گانکستری تغییر دهد، 30 سال بعد متولد میشد، شغل امیدوار کنندهای داشت؛ طراح حرفهای رابط کامپیوتر. حداقل، این پیامی است که ما انتخاب میکنیم تا از پروژهی جدیدی که توسط محققان استرالیایی و آلمانی در دست اجرا است، پرده برداریم. آنها یک هوش مصنوعی را توسعه دادهاند که قادر به پیش بینی نوع شخصیت افراد با نگاه کردن به چشمان آنان هست.
آندریاس بولینگ، استاد موسسهی مافلانک آلمان در بارهی این نرم افزار، به Digital Trends میگوید: “قبلاً چندین مطالعه نشان دادهاند که روشهایی که ما از طریق آن چشمان خود را حرکت میدهیم، توسط شخصیت ما تعدیل میشوند و نشان میدهند که ما چه کسی هستیم. برای مثال، مطالعاتی که ارتباط میان صفات شخصیتی و حرکات چشم را بررسی میکنند، به این نتیجه رسیدهاند که افرادی که دارای صفات مشابهی هستند، تمایل دارند چشمان خود را به شیوههای مشابهی حرکت دهند.”
“به عنوان مثال، افراد خوشبین نسبت به بدبینها، زمان کمتری را صرف بررسی محرکهای عاطفی منفی – [مانند] تصاویر سرطان پوست – میکنند. افراد دارای شخصیت باز با پذیرش بالا (openness) هنگام تماشای انیمیشنهای انتزاعی، زمان بیشتری را صرف توجه به موقعیتها و محل سکونت در مکان ها میکنند.”
این بینش جالب توجه است، اما چالش محققان کشف راهی برای تبدیل چنین مشاهداتی به یک سیستم هوش مصنوعی بود. برای انجام این کار، آنها به یادگیری عمیق تر (A.I.) جهت دستیابی به یک راه حل مناسب متوسل شدند. محققان از 42 دانشجو خواستند تا یک ردگیر چشم قابل نصب بر روی سر را بپوشند. همچنین آنان قبلاً نوع شخصیت دانش آموزان را نیز از طریق پرسشنامههای خود-گزارشی تعیین کرده بودند. سپس (A.I.) توانست با استفاده از هر دو ورودیها (دادههای چشم) و خروجیهای (انواع شخصیت) گردآوری شده، فاکتورهای همبستگی این دو متغیر را به دست آورد.
بولینگ ادامه داد: “ما دریافتیم که می توانیم به طور قابل اعتمادی چهار ویژگی پنج شخصیت عمده را (روان رنجوری، برونگرایی، موافق گرایی، وظیفه شناسی) و همچنین کنجکاوی ادراکی را فقط از روی حرکات چشم پیشبینی کنیم.”
بولینگ اشاره کرد که در حالیکه ممکن است این پروسه درگیر معضلات اخلاقی بالقوهای شود (تصور کنید که شرکتهایی نظیر کمبریج آنالیتیکا که اکنون از بین رفته است ممکن است با داشتن این اطلاعات قادر به انجام چه کارهایی باشند)، کاربردهای مثبت زیادی نیز دارد.
بولین میگوید: “رباتها و رایانهها در حال حاضر از نظر اجتماعی ناپختهاند و با سیگنالهای غیر کلامی سازگار نیستند. ما وقتی صحبت میکنیم، میبینیم و اگر متوجه شویم که مخاطب یا هر شخص دیگری عصبانی، بی علاقه، پریشان و یا دچار اشتباه شده است، واکنش نشان میدهیم. اگر رباتها و رایانههای خود را با سیگنالهای غیر کلامی شخص تطبیق دهند، تعاملات با آنها طبیعیتر و کارآمدتر خواهد بود.”
مقالهای که این کار را توصیف میکند اخیراً در نشریهی ” Frontiers in Human Neuroscience” منتشر شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.