چرا مردم از بلایای طبیعی درس نمیگیرند؟
تاریخ انتشار: آوریل 02, 2019
بهدنبال طوفان شنی در نیویورک متروهای زیرزمینی غیرقابل استفاده شدند و بخش عظیمی از برق شهر برای چندین روز بهکلی از کار افتاد. با این حال علیرغم چنین صحنههای وحشتناکی از نابودی و تخریب، اکثر مردم انتظار این را ندارند که چنین بلایایی برای آنها نیز اتفاق بیفتد، لذا خود را برای آن آماده نمیکنند.
عدم آمادگی به همراه سیر افزایشیِ رشد جمعیتهایی که در نواحی حاشیهای شهرها سکونت دارند، نابودی ناشی از بلایای طبیعی را به شکل تصاعدی افزایش داده است. به دنبال افزایش جمعیت، سازههایی در مناطق خطرناک حاشیهای ساخته شده که خود منشاء تهدید فراوانی به حساب میآیند.
دکتر Whitney واژه «کشسانی» را در این شرایط پیشنهاد میکند. این واژه نه صرفا به آمادگی در مقابل یک تهدید، بلکه به توانایی برای جذب، بازیابی و تطبیق خود با یک تهدید اطلاق میگردد. یک بلا یا فاجعهی طبیعی هنگامی رخ میدهد که تهدید بر جمعیتی انسانی تحمیل شود. با این حال علیرغم تهدیدهای مکرر، عموم مردم همچنان نسبت به خطرات چشم بسته عمل میکنند. به این شکل که سازههایی را در مکانهای خطرناک و با مواد غیرمقاوم میسازند و مواردی از این دست.
تغییر عادات مردم ترفندهای تازه و تلاشهای مداومی را میطلبد تا بدین وسیله بتوان اهمیت آمادهسازی برای بلایای طبیعی را گوشزد کرد. تحقیقات انجامگرفته حاکی از آناند که در صورت استفاده از مواد و وسایل مقاوم در ساخت ساختمان میزان عوارض ناشی از بلایا کاهش مییابد. با این حال سوالی که مطرح است این میباشد که چرا اکثر مردم چنین سرمایهگذاری را برای آمادهسازی در مقابل خطرات انجام نمیدهند؟
دکتر Meyer معتقد است که ظاهراً مردم هرگز از بلایا درس نمیگیرند. بدین صورت که آینده را پیش چشم خود ندارند، به سرعت گذشته را فراموش کرده و از افرادی تبعیت میکنند که کمابیش مثل خودشان کوتهنظراند.
تا حدی میتوان علت را در این قضیه جویا شد که مردم هر آنچه را که تحت عنوان بلایای طبیعی نازل میگردد، برخلاف بلایای انسانی، غیرقابلکنترل و اجتناب میدانند؛ طرز فکری به غایت اشتباه.
دلیل دیگر شاید این باشد که بلایای طبیعی در مکانهای مسکونی رخ داده و مردم به راحتی حاضر نیستند که مکان خود را ترک کنند. چرا که امید آن را در سر میپرورانند که همهچیز به خوبی و خوشی و به بهترین شکل ممکن تمام شود؛ بدون اینکه نیاز به اقدامی از سوی آنها باشد. همچنین میتوان مشاهده کرد که مردم بلافاصله پس از یک حادثه اقدامات پیشگیرانهای را برای جلوگیری از تکرار حادثه در دستور کار قرار میدهند ولی به مرور دچار نوعی عادیسازی شده و در ادامه به همان شکل سهلانگارانهی قبلی عمل میکنند.
به نظر میرسد که هر جامعهای بتواند نورمهایی از ایمنی را از طریق آموزش در مدارس توسعه دهد. به این شکل که اگر مردم در سنین کم یاد بگیرند که خطرات را درک کنند، بالتبع راحتتر میتوانند خود را برای آنها آماده نمایند. نتیجه این خواهد بود که رفتار کل کشور از سطح استانی تا سطح انفرادی انسانها ارتقا مییابد. از طرفی توسعه و ایجاد سیاستهای کلان دولتی در جهت آمادهسازی بیشتر و کمکرسانی پیش و پس از حادثه میتواند در کنار آموزش همگانی به کاهش بار تحمیل شده از سوی بلایای طبیعی به مردم کمک کند.
به منظور کسب اطلاعات بیشر، اینجا را کلیک کنید.