علم تغذیه چگونه می تواند به علوم اعصاب شناختی کمک کند؟ از همکاری متخصصین این دو حوزه می توانیم به این سوال پاسخ دهیم که تغذیه چگونه سلامت مغز و کیفیت شناخت ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟ پژوهش هایی که تاکنون انجام شده نشان می دهد رژیم های غذایی مختلف می توانند بر ساختار و عملکرد مغز تاثیر بگذارند. البته اختلاف نظرها در مورد درستی یا نادرستی این گزاره کم نیست. مطالعات فعلی نتایج متناقض زیادی گزارش می کنند. به نظر می رسد ضعف روش شناختی این مطالعات یکی از دلایل اصلی برای این تناقض ها باشد. در حال حاضر، ضعف علمی موجود امکان توصیه های غذایی موکد برای گروه های سنی مختلف را از ما گرفته است. انتظار می رود مداخلات بلند مدت و مطالعات کوهورت آینده نگر به کمبود دانش در این زمینه کمک کنند. سبک غذایی ما نیازمند بازنگری هایی است تا در حضور مواد مغذی کافی، بتوانیم عملکرد شناختی خود را در طول زندگی سالم نگه داریم. در این مقاله بعضی از یافته های علم تغذیه برای حفظ سلامت شناختی را با هم مرور می کنیم.
رژیم غذایی جهانی
برای بررسی اثر رژیم های غذایی بر سلامت شناختی، در اینجا بر رژیم مرجع سلامت تمرکز کرده ایم. ژانویه ۲۰۱۹، کمیسیون EAT-Lancet یک رژیم غذایی را به عنوان رژیم غذایی مرجع سلامت برای کل جهان معرفی کرد. هدف از تعریف این رژیم، تنظیم مجدد سیستم های غذایی جهانی، بهبود پایداری محیطی و بهبود سلامت بشر بود. این رژیم برپایه شواهد معتبر علمی در زمینه سلامت انسان و الزامات تولید غذای پایدار طراحی شده و هم راستا با اهداف توسعه پایدار سازمان بهداشت جهانی ارائه شده است.
تاکید این رژیم غذایی بر گیاهان است. غلات کامل، میوه ها، سبزیجات، آجیل، حبوبات، روغن های غیراشباع، مقادیر کم تا متوسط غذاهای دریایی و طیور، مقادیر کم (قابل حذف) گوشت قرمز، گوشت فرآوری شده، شکر افزوده، غلات تصفیه شده و سبزیجات نشاسته ای عناصر اصلی این رژیم هستند. تصمیم برای استفاده از این رژیم برای اکثر افراد چالش برانگیز است زیرا باید در سبک تغذیه خود، اصلاحات جدی اعمال کنند. در سطح جهانی، اگر رژیم مرجع عمومیت پیدا کند، میزان غذای سالم مصرفی تا ۱۰۰ ٪ افزایش و میزان غذای ناسالم (آثار سلامتی کمتر از دسته اول) تا ۵۰ ٪ کاهش می یابد. این کمیسیون در نظر دارد که اجرای رژیم مرجع با توجه به موقعیت جغرافیایی و فرهنگی افراد متفاوت خواهد بود، اما مدعی است به کمک این رژیم می توان از ۱۰.۸ تا ۱۱.۶ میلیون مرگ هایی که سالانه رخ می دهند جلوگیری کرد.
رژیم غذایی سالم دو هدف اصلی دارد:
کاهش بروز بیماری ها (مانند چاقی، دیابت، سرطان و بیماری های قلب و عروق) و بهینه سازی سلامت و رفاه جسمی، ذهنی و اجتماعی
عملکرد شناختی بهینه را با یک ادبیات کلی و ساده می توانیم با مثال های این چنینی توضیح دهیم: توانایی یادگیری، به خاطر سپردن، حفظ توجه و مواردی از این دست. این مجموعه توانایی برای تداوم رفاه و سلامت روانی ما در زندگی روزانه ضروری است. در شرایط معمول، روند آهسته آتروفی عصبی از حدود ۳۰ سالگی آغاز می شود. این مجموعه تغییر می تواند عملکردهای شناختی ما را تحت تاثیر قرار دهد. عوامل ژنتیکی و محیطی مختلفی تعیین کننده کیفیت و سرعت این تغییرات هستند. فعالیت های شناختی که در سال های اول زندگی تجربه کرده ایم، وضعیت اجتماعی و اقتصادی ما، تحصیلات و البته تغذیه! از بین این فاکتورها، تغذیه به دلیل توانایی بالقوه در کاهش خطر آسیب های شناختی مرتبط با افزایش سن، توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. آیا رژیم غذایی مرجع کمیسیون EAT-Lancet، سلامت شناختی را نیز بهبود می دهد؟ یک چالش اصلی برای پاسخ به این سوال تغییر نیازهای غذایی افراد در دوره های مختلف سنی است. از طرف دیگر، آسیب پذیری سلامت شناختی ما نسبت به سبک تغذیه در سنین مختلف یکسان نیست. در این مقاله تا حد امکان با تلاش شده تا نتایج مربوط به مراحل مختلف زندگی به طور متمایز در نظر گرفته شود.
غلات کامل
درباره اثر مصرف غلات کامل در دوره کودکی و نوجوانی بر سلامت شناختی نتایج متفاوتی گزارش شده است. نتایج یک مطالعه طولی نشان می دهد مصرف غلات کامل با عملکرد شناختی کودکان در سن ۱۰ سالگی ارتباطی ندارد. درحالی که در مطالعه ای دیگر مشاهده شده مصرف روزانه ۳۶۰ گرم از محصولات غلات کامل مخلوط طی ۹ هفته، اثرات خستگی روانی بر توجه، گوش به زنگی و پاسخ تکانشی را در نوجوانان کاهش می دهد. غلات کامل هم چنین می تواند اثرات منفی برنج سفید بر توجه و تکانشگری را نیز کاهش دهد. تقویت سایر حوزه های شناختی مانند ادراک بصری و استدلال بصری-فضایی در کودکانی که روزانه بیش از ۴۶ گرم غلات با فیبر بالا مصرف می کنند نیز گزارش شده است.
متاسفانه درباره ارتباط مصرف غلات کامل و سلامت بزرگسالان نتایج قابل توجهی در دسترس نیست.
مصرف غلات کامل با عملکرد شناختی افراد در سنین بالا ارتباط مستقیم قابل توجهی نشان نداده است. اما می توان گفت خوردن غلات کامل بر سلامت قلبی و متابولیکی افراد مسن تاثیر گذار است. بهبود سلامت متابولیکی و قلبی مثلا با تاثیر بر تنظیم انسولین خون می تواند توجه انتخابی و حافظه کاری را بهبود بخشد. اگر از این زاویه نگاه کنیم، مصرف غلات کامل به سلامت شناختی افراد مسن کمک می کند.
غده ها و سبزیجات نشاسته ای
در این زمینه مطالعات گسترده ای انجام نشده است. به طور مثال در یک مطالعه بهبود حافظه کلامی بعد از مصرف ۵۰ گرم سیب زمینی سرخ شده در مقایسه با سیب زمینی پوره شده و برنج سفید گزارش شده است. حافظه کلامی آشکار در افراد مسن پس از مصرف منابع کربوهیدراتی در مقایسه با گروه کنترل بهبود پیدا کرد. نتایج این مطالعه مستقل از غلظت گلوکز خون گزارش شده است. اما همانطور که پیش تر به اشکالات روش شناختی اشاره کردیم، با توجه به نمونه های کوچک این پژوهش ها، ناچاریم نتایج را با احتیاط بیشتری تفسیر کنیم.
میوه و سبزی
یک مقاله متاآنالیز از سال ۲۰۱۸ نشان می دهد به طور کلی افزایش مصرف میوه و سبزی با کاهش خطر ابتلا به اختلالات شناختی مرتبط است. گرچه در این زمینه هم اختلافات قابل توجهی مشاهده می شود. آنچه پژوهش ها در ارتباط با کودکان و نوجوانان نشان می دهد، ارتباط مثبت رژیم غذایی سالم اعم از میوه و سبزی بر کارکردهای اجرایی و در مقابل تاثیرات منفی رژیم غذایی ناسالم شامل فست فود بر این دسته از کارکردها است. نکته جالب این است که این گروه غذایی بر توانمندی های مختلف شناختی، اثر یکسان ندارد. مثلا طبق یک مطالعه کوهورت آینده نگر بر روی نوجوانان ۱۳ سال، به نظر می رسد رژیم غذایی حاوی میوه و سبزی، میوه به تنهایی و میوه های غنی از ویتامین C و سبزیجات، با عمکلرد حافظه کلامی ارتباط مثبت دارند. حال آنکه مصرف میوه و سبزی، سبزیجات به تنهایی و سبزیجات غنی از اتا-کاروتن با کارکردهای اجرایی همبستگی منفی نشان داده اند.
درباره اثر مثبت این گروه از موادغذایی بر سلامت شناختی در افراد مسن اتفاق نظر بیشتری مشاهده می شود. خوردن روزانه ۱۲ گرم بلوبری طی ۹۰ روز، تعداد خطای افراد مسن در آزمون یادگیری کلامی را کاهش داده است. در مقابل، پروژه پیری و سلامت شیکاگو در یک بررسی ۶ ساله ارتباطی بین مصرف میوه و سبزی و تغییرات شناختی نیافته است.
از طرف دیگر برخی معتقدند در مقایسه با میوه، مصرف سبزی برای سلامت شناختی افراد مسن موثرتر خواهد بود. مصرف بالای سبزیجات با سرعت کمتر زوال شناختی مرتبط گزارش شده است. سن شناختی افرادی که روزانه ۲ وعده یا بیشتر سبزیجات مصرف کرده اند، با سن شناختی افرادی که ۵ سال از آنها جوانتر هستند، برابری می کند. در بین پژوهش ها مصرف سبزیجانی که دارای برگ سبز هستند، بیشترین همبستگی را با عملکرد شناختی نشان داده است. پژوهش دیگری گزارش می کند که مصرف یک یا دو وعده سبزیجاتی که برگ سبز دارند، سن شناختی شما را تا ۱۱ سال جوانتر نگه میدارد.
لبنیات
پژوهش های انجام شده با محوریت اثر لبنیات بر عملکرد شناختی کودکان نیز غنای قابل توجهی ندارد.
در یک مطالعه اثرات رژیم غنی از لبنیات در یک دوره ۱۲ هفته ای بررسی شده است. نمره حافظه کاری فضایی بزرگسالان مبتلا به چاقی پس گذراندن این رژیم درمقایسه با گروهی که رژیمی با میزان کم لبنیات داشته اند، کمتر بوده است. نتایج مشابهی درباره مصرف روزانه لبنیات گزارش شده است. البته مصرف بیش از یک لیوان شیر در روز بین ۴۵ تا ۶۴ سالگی، با زوال شناختی در دهه های بعدی زندگی ارتباط دارد.
نوع محصول لبنی یا محتوای چربی آن می تواند وجه تمایز این نتایج باشد. برخی مطالعات، جنس را نیز به عنوان یک فاکتور اثرگذار معرفی کرده اند. مثلا به نظر می رسد مصرف پنیر با سرعت پردازش اطلاعات و سایر توانمندی های شناختی رابطه مثبت دارد. در یک مقاله مشابه مصرف بالای ماست کم چرب با بهبود حافظه مردان ارتباط داشته است، در حالی که لبنیات پرچرب مثل خامه یا بستنی با سلامت شناختی ارتباط عکس دارد.
نتایج برای افراد مسن تر متفاوت است. محققان یک پژوهش ادعا کرده اند که مصرف لبنیات با عملکرد شناختی ارتباط قابل توجهی ندارد اما مصرف شیر به طور ویژه با حافظه کلامی رابطه عکس نشان داده است. به نظر می رسد مصرف روزانه لبنیات بیش از میزان توصیه شده نیز با ضعف عملکرد حافظه کاری ارتباط دارد. در مطالعه ای دیگر مصرف پنیر با کاهش افت شناختی رابطه داشته است. همانطور که انتظار می رود بعضی پژوهش ها از ارتباط مثبت لبنیات بر عملکرد شناختی افراد مسن حمایت می کند.
در سال ۲۰۱۲ یک مطالعه طولی نشان داد، افرادی که محصولات لبنی را به میزان زیادی مصرف می کنند، عملکرد شناختی بهتری از جنبه های حافظه دیداری فضایی و کارکردهای اجرایی نشان داده اند. براساس این نتایج پراکنده و متناقض تنها می توان گفت اثر لبنیات بر شناخت به دوز مصرفی، نوع ماده لبنی و محتوای چربی آن بستگی دارد.
مواد پروتئینی
گوشت دام و طیور
ریچاردسون و همکارانش در سال ۲۰۱۹ طی یک مقاله مروری، ناهمگونی نتایج مطالعات مرتبط با سلامت شناختی و مصرف گوشت در کودکان را به نمایش گذاشتند. ضعف این نتایج از نگاه آن ها به دلیل تعداد کم مطالعات، نمونه گیری های متفاوت و روش های مطالعاتی نامتجانس است. مطالعه ی مروری در سال ۲۰۲۰ نیز همین نتیجه گیری را برای بزرگسالان اعلام کرده است: میان مصرف گوشت و فعالیت شناختی یا اختلالات شناختی رابطه ای وجود ندارد. در مقابل، مقاله مروری دیگر در همین سال کاهش اختلالات شناختی را با مصرف هفتگی گوشت مرتبط می داند. یکی از پژوهش های قابل تامل کوهورت ۵۰۰۰۰۰ نفری است که تحت نظر ژانگ و همکارانش در سال ۲۰۲۰ انجام شد. طبق این مطالعه، هر وعده اضافی گوشت قرمز در هفته با کاهش عملکرد شناختی مانند کاهش هوش سیال و حافظه همبستگی منفی دارد. برخی تحقیقات این ارتباط منفی را به مردان محدود می داند؛ خصوصا در ارتباط با زمان پاسخ، هوش سیال و حافظه آینده نگر. از طرف دیگر، اثرات مثبت افزایش مصرف گوشت در هر دو جنس زن و مرد بر حافظه فضایی دیداری گزارش شده است. به بیان دیگر، گرچه به نظر می رسد مصرف گوشت با مشکلات شناختی ارتباط دارد، اما اثرات محافظت کننده ای در برخی حوزه های شناختی نیز ملاحظه می شود.
ماهی
از آنجایی که ماهی هم دارای مواد مفید ( مانند اسیدهای چرب غیر اشباع PUFA) و هم دارای آلاینده ها ( مانند جیوه و دیوکسین) است، نتایج گزارش شده درباره مصرف این گروه نیز تناقض های زیادی دارد. ارتباط مصرف ماهی یا فرآورده های آن مانند روغن ماهی با عملکرد شناختی کودکان و نوجوان خصوصا توانمندی کلامی مثبت گزارش شده است. اما این ارتباط در همه مطالعات به شکل خطی نیست. عملکرد تحصیلی می تواند با مصرف خیلی زیاد ماهی کاهش پیدا کند. این افت تحصیلی ممکن است به دلیل حضور جیوه یا آلاینده های دیگر غذایی باشد. البته افزایش میزان جیوه بدن (مثلا افزایش میزان جیوه در مو) بر اثر مصرف ماهی تن گزارش شده است و لزوما محصول مصرف ماهی به طور کلی نیست.
مطالعه دیگری نشان می دهد مصرف بالای غذای دریایی بویژه ماهی و فرآورده های آن در بزرگسالان می تواند میزان جیوه خون و اسیدهای چرب PUFA را افزایش می دهد. گرچه افزایش اسیدهای چرب می تواند با شناخت قوی تر ارتباط داشته باشد اما اثرات سو جیوه (غلظت بالای ۱۵ میلی گرم بر لیتر خون) ممکن است عملکرد شناختی را بدتر کند.
بررسی رابطه مصرف ماهی با سلامت شناختی افراد مسن نتایج هم راستاتری در دسترس ما قرار می دهد. مصرف یک وعده ماهی در هفته با کاهش ۱۰ درصدی و مصرف دو وعده ماهی در هفته با کاهش ۱۳ درصدی افت شناختی ارتباط دارد. در یک کوهورت ژاپنی، میان سن شروع دمانس و میزان مصرف ماهی رابطه عکس گزارش شده است. طبق این پژوهش ماهی می تواند ۵.۶٪ تعداد مبتلایان به زوال شناختی را کاهش دهد. اگر به این اعداد اعتماد کنیم، یعنی ممکن است با مصرف حدود ۸۵ گرم ماهی در روز بتوان از ۲.۶ میلیون مورد دمانس در سراسر جهان پیشگیری کرد!
تخم مرغ
یک مطالعه ۴ ساله مدعی ارتباط مثبت مصرف تخم مرغ و عملکرد شناختی در مردان مسن است. گرچه این نتیجه گیری در مطالعات بعدی تکرار نشده است. طبق مشاهدات انجام شده سطح عملکرد شناختی پایه افرادی که به میزان متعادل تخم مرغ مصرف می کنند (۲ تا ۶ تخم مرغ در هفته) عالی برآورد شده است. در مقابل در طولانی مدت میان مصرف تخم مرغ و تغییرات شناختی ارتباطی شناسایی نکرده اند.
منابع چربی
مطالعه ای در سال ۲۰۱۵ نشان می دهد انعطاف پذیری شناختی در کودکانی که چربی اشباع شده کمتری استفاده می کنند، بهبود یافته است. همین مطالعه نشان می دهد افزایش چربی اشباع شده و کلسترول دریافتی با اختلال در حافظه کاری و کنترل شناختی ارتباط دارد. البته پژوهش های دیگری وجود این ارتباط را رد می کنند. درباره اثرات آنی مصرف چربی بر وضعیت شناختی بزرگسالان ۱۸ تا ۳۷ ساله نیز پژوهش هایی صورت گرفته است. به طور مثال مصرف روغن کلزا (۱۶ گرم، ALA ۱۰٪)، توجه و سرعت پردازش را در مقایسه با یک ماده فاقد کالری دارونما بهبود داده است. در یک مطالعه تصادفی که از دارونماها برای گروه کنترل استفاده شده است، مصرف میلک شیک دارای روغن گردو در مقایسه با میلک شیک دارای چربی اشباع یادگیری وابسته به هیپوکمپ را سریع تر کرده است.
شکر و شیرین کننده ها
بخشی از پژوهش های انجام شده در این قسمت به رژیم مادران باردار می پردازند. مثلا مطالعه ای ادعا می کند نوشیدنی های شیرین شده با قند و نوشابه های گازدار رژیمی در دوره بارداری می تواند بر عملکرد شناختی کودک اثر نامطلوب داشته باشد. لیندسه و همکارانش در سال ۲۰۱۴، اثر شیرین کننده آسپارتام بر شناخت را بررسی کرده اند. طی یک رژیم ۸ روزه، مصرف بالای آسپارتام باعث عملکرد ضعیف تر در سازماندهی فضایی شده است. به نقل از همین پژوهش آسپارتام عملکرد افراد در تکالیف حافظه کاری را تحت تاثیر قرار نمی دهد. از طرف دیگر ادعا شده مصرف نوشابه های گازدار (۳۸ گرم قند در هر دعده) با حافظه کاری و عملکرد اجرایی ارتباط معکوس دارد. گرچه بین نتایج بدست آمده درباره اثر شکر و شیرین کننده ها بر عملکرد شناختی کودکان و بزرگسالان اختلاف نظر چشم گیر وجود دارد، استثنا در مورد اثر این مواد بر سلامت شناختی افراد مسن اتفاق نظر بیشتری می بینیم. به نظر می رسد مصرف بالای فروکتوز و گلوکز با اختلال شناختی خفیف مرتبط است.
نتیجه گیری
با توجه به آنچه خواندیم، به نظر می رسد نتایج علی قابل قبولی درباره اثر موادغذایی خاص بر عملکرد شناختی در دسترس نداریم. پژوهش های بیشتر و سخت گیرانه تری لازم است تا بتوانیم بر محدودیت دانشی موجود غلبه کنیم و از تغذیه به عنوان یک فاکتور اثرگذار و قابل مدیریت برای عملکرد شناختی افراد کمک بگیریم.