مطالعات نشان میدهند یادگیری زبان جدید یا نواختن یک ساز میتواند تأثیر مثبتی بر روند پیری مغز بگذارد و زوال مغز را کاهش دهد. تیمی از عصبشناسان شناختی، فکر میکنند که ممکن است راهحل قوی و طولانیمدت برای مقابله با زوال مغز و کاهش سرعت پیری آن را یافته باشند، اما رویکرد آنها مداخلات دارویی یا درمانهای تهاجمی نیست. آنها تنها به یک گوش خوب، نتهای موسیقی و یک یا دو ساز نیاز دارند.
در اوایل سال ۲۰۲۱ اندرو و تیمش یکی از اولین مطالعات را منتشر کردهاند که به بررسی تأثیر نوازندگی در ایجاد ذخیرهی شناختی مغز پرداخته است و مقاومتی در برابر بیماریهایی مثل پارکینسون یا اماس ایجاد میکند. محققان این نتایج را از طریق اندازهگیری ساختاری ماده خاکستری و سفید در مغز ثبت میکنند.
مطالعات قبلی نشان داده بودند که پیری طبیعی مغز منجر به کاهش یکپارچگی ماده سفید در سراسر مغز میشود. از طرفی مطالعات دیگر نشان دادند که تأثیر فعالیتهای حسی – حرکتی بر کاهش سرعت از بینرفتن یکپارچگی ماده سفید مغز مؤثر است و حتی یکپارچگی را افزایش میدهد. از جملهی این فعالیتها چندزبانی و نوازندگی است.
اندرو و تیمش برای سنجش این فرضیه که آیا نواختن موسیقی میتواند یکپارچگی مغز را افزایش دهد یا نه آزمایشی را طراحی کردند، آن ها مغز هشت نوازنده در ردهی سنی ۲۰ تا ۶۰ سال را اسکن کردند. این نوازندگان روزی سه ساعت تمرین میکردند و در نهایت با مقایسه اسکنهای مغزی نوازندهها با افراد عادی متوجه صحت این فرضیه شدند. درنتیجه نوازندگان ماهر ذخیره شناختی مغزی بیشتری داشتند.
این یافتهها دامنهی موارد مفید برای سلامت مغز را افزایش میدهد و در نتیجه فعالیتهایی که سبب ارتقای ذخایر شناختی میشود، فراتر از غذا و ورزش خواهند بود.
اگرچه تغییرات عصبی ناشی از فراگیری و حفظ قابلیتهای زبانی و موسیقی بسیار سخت است، اما این پتانسیل را دارد که در چرخه زندگی پایدارتر باشد. اندرو حامی نظریهی توانایی یادگیری مادامالعمر مغز است و این یادگیری بر ذخیره شناختی مغز تأثیر زیادی دارد. به همین دلیل موسیقی و زبان نباید به کودکی محدود شود و بهترین راه برای مراقبت از مغز یادگیری است که برای رسیدن به آن تمرین و تکرار بسیار باید انجام شود.
منبع اصلی:
“Effects of Lifelong Musicianship on White Matter Integrity and Cognitive Brain Reserve” by Edna Andrews et al. Brain Sciences