ما تقریباً به طور مداوم توسط محرک های متنوع بینایی احاطه شده ایم. اشیایی که همگی این قابلیت بالقوه را دارند که برایمان مهم باشند. با این حال فقط نواحی کوچکی از شبکیه ما یعنی فووه آ در قسمت ماکولا قدرت بینایی بالایی دارد و بقیه قسمت های شبکیه دارای رزولوشن بینایی پایینی هستند. لذا نگاه ما باید به یک نقطه خاص باشد تا دقیقاً بتوانیم آن را شناسایی کنیم.
با این حال برای محققان جای سوال است که چه چیزی تعیین می کند جهت بینایی مان را به کجا معطوف کنیم؟ آن هم در حالی که از قبل نقطه خاصی مد نظرمان نیست که به آن نگاه کنیم. طبق گفته پروفسور Harald Luksch تصمیم بر اینکه کجا را نگاه کنیم به طور ناخوادآگاه گرفته می شود و هدف این مطالعه جستجوی دقیق چنین فرآیند انتخابی است. کنترل نگاه مستلزم ارزیابی گستره بینایی و متوجه ساختن فووه آ به نقطه ای است که قرار است به آن نگاه کنیم. سیستمی عصبی به نام سیستم isthmic فرآیند انتخاب را انجام می دهد. از آن جایی که این فرآیند در پرندگان شناخته شده تر است این مطالعه نیز در پرندگان به انجام رسید.
پروفسور Harald Luksch خاطر نشان کرد که نورون های خاص قسمت بینایی مغز میانی ارتباطات موازی با سه قسمت مغز برقرار می سازند که هر کدامشان دارای مسیرهای فیدبک منحصر به فرد خود می باشند. این فیدبک محرک های بینایی قابل توجه را تقویت و به طور همزمان سایر محرک ها را سرکوب می کند. به این ترتیب یک انتخاب ناآگاهانه صورت می گیرد. به گفته دکتر Harald Luksch یافته ای جدید مایه تعجب بود و آن اینکه برخلاف آنچه تصور می کردیم فرآیند تقویت یک محرک و سرکوب دیگری نه توسط سلول های مختلف بلکه توسط یک سلول واحد انجام می گرفت. لذا یک سلول فرآیند های متفاوتی را آن هم با دوره های زمانی متفاوت تحت کنترل دارد.
اهمیت این مطالعه به تحقیقات علوم پایه منحصر نیست بلکه مکانیسم های مشابهی که پرندگان را متأثر می سازند بر انسان نیز تأثیر گذارند و این امر به ما اجازه می دهد بفهمیم که چگونه ادراک و توجه ما کنترل می شوند؛ اموری که شدیداً با موضوع آگاهی که موضوعی مهم در نوروساینس است، رابطه ای تنگاتنگ دارند.