فرد به وسیلهی زبان استعاری چیزی غیر از آنچه واقعا باید یه وسیله ی کلمات گفته شود را میگوید واین شکل گفتار در مکالمات روزمره بسیار شایع است (مانند:این خانه برایم زندان شده یا دخترم مثل یک هیولا است). تخمین زده میشود که این عبارتهای استعاری به طور متوسط 6 بار در طول یک دقیقه مکالمه مورد استفاده قرار میگیرد.
به نظر میرسد افرادی که تشخیص اسکیزوفرنیا برای آنها داده شده است برای تحلیل دقیق این نوع زبان (که مانند همه ما با آن سر و کار دارند) دچار مشکلاتی میشوند.
همچنین شواهد نشان می دهد که این افراد برای فهم زبان در یک زمینه ی خاص مانند جملاتی که در وضعیتی خاص معنای متفاوتی دارند نیز با مشکلات زایدی روبرو هستند.
اما هنوز مشخص نیست که این مشکلات استعاری از چه چیزی منشا می گیرد: آیا مرتبط با تئوری ذهن (توانایی درک نیات هدف ها و احساسات دیگران یا این که بتوانیم خود را به جای آنها تصور کنیم) است؟ یا مرتبط با حافظهی کاری و یا ناحیه مرتبط با ادراک زبان؟! مطالعاتی بر روی افراد مختلف انجام شده و تکالیفی به آن ها داده شده است تا توانایی آنها برای درک استعاره ها مورد بررسی قرار گیرد اما نتایج به دست امده منوط به توایی و قدرت بیان آنها نیز وابسته بوده است.
مکانیسم دقیق فهم استعاره ها هنوز به طور دقیق مشخص نیست. برای مثال ما برای فهم جملهی استعاری “دخترم یک هیولاست”، ویژگیهای یک هیولا مانند یک موجود بزرگ، سبز رنگ و دارای دندانهای تیز را نادیده گرفته ولی یک سری ویژگی ها مانند ناخوشایند و زننده بودن را بیشتر مورد توجه قرار میدهیم.
بنابر این به نظر میرسد برای فهم استعاره باید مکانیسمهایی در مغز وجود داشته باشند که ادراک ویژگیهای اصلی مرتبط با یک هیولا مانند همین سبز و بزرگ و دارای دندانهای تیز را مهار کنند. مکانیسمهایی مهاری که در بیماریهایی همچون آلزایمر، اسکیزوفرنیا و پارکینسون ممکن است اشکال داشته باشند. همانطور که برخی مطالعات نشان میدهد که ضعف قدرت مهار با فهم کمتر استعارهها در افراد اسکیزوفرن مرتبط میباشد.
تفکر استعاری
به نظر میرسد که احساسات زمانی منطقی به نظر میرسد که ما از دیدگاه استعاری به انها بنگریم. زمانی که این دچار مشکل شود(مانند انچه در هذیان رخ میدهد) فرد احساساتی قدرتمند و نا آشنا و غیر معمول را تجربه میکند. یعنی فرد بیشتربه معنای ظاهری یک عبارت به جای منظور آن میاندیشد.
درنهایت زندگی ایزوله و با ارتباطات اجتماعی کمتر به نقص درفهم زبان استعاری دامن میزند و آن را تشدید می کند. ارتباط با دیگران میتواند به فرد در فهم استعارهها کمک کند. پدیدهای که در یک بیمار دچار هذیان کمتر دیده می شود و مکالمهی با خود جای مکالمه با دیگران را می گیرد. از این رو شرایط او را بدتر و بدتر خواهد کرد.