سگها هزاران سال است که با انسانها کار میکنند. امروزه، ما کار های مهمی برای سگها داریم، مانند کمک به افراد نابینا برای راه رفتن ایمن در یک شهر یا کمک به یک افسر پلیس برای یافتن یک چیز خطرناک. اما سگ ها چگونه یاد می گیرند که کار خود را انجام دهند؟ در این مقاله با یادگیری حیوانات آشنا خواهید شد. به طور خاص، ما بر این موضوع تمرکز خواهیم کرد که چگونه سگ های پلیس با استفاده از حس بویایی قوی خود به ما می گویند که چه چیزی در کجا پنهان شده است.
شما ممکن است سگهای راهنما، سگهای پلیس، و سگهای پرستار را هنگامی که خارج از خانه هستید، دیده باشید. کارهایی که این سگ ها انجام می دهند می تواند برای ما بسیار مهم باشد، مانند زمانی که یک سگ پلیس (شکل1) می تواند از بینی خود برای پیدا کردن یک چیز خطرناک یا پیدا کردن کسی که گم شده است استفاده کند. این سگ ها چطور یاد می گیرند که کار خود را انجام دهند؟
از میان انواع مختلف حیوانات، سگ ها از این نظر که چقدر با ما خوب کار می کنند منحصر به فرد هستند. هزاران سال پیش، سگها شروع به کمک به انسانها برای شکار، حفاظت از گلههای گوسفند و حفاظت از خانههای ما کردند. در عوض انسان ها برای سگ ها و توله هایشان سرپناه و غذا فراهم می کردند.
امروزه، شما میتوانید نتیجه ی هزاران سال زندگی سگهایی که با انسان زندگی میکنند را ببینید، چیزی که دانشمندان آن را اهلی سازی مینامند. برای مثال، سگها بیش از خویشاوندان گرگ وحشی به انسانها توجه میکنند. سگها مراقب هستند که ما کجا میرویم، به کجا مینگریم و به چه چیزی اشاره می کنیم. از ﺁنجا که سگها به ما علاقهمند هستند، میتوانیم به ﺁن ها ﺁموزش دهیم که رفتارهای متفاوتی از خود نشان دهند. همچنین ﺁن ها بسیار مشتاق یادگیری هستند.
شاید سگی را بشناسید که برای درک دستورات، مانند نشستن، غلت زدن یا دست دادن، آموزش دیده باشد. معمولا سگ ها وقتی به آن ها کاری گفته می شود انجام نمی دهند. در واقع آن ها باید یاد بگیرند کلمه ای که ما می گوییم (مثل بشین) را با رفتار درست (نشستن) به هم ربط دهند. وقتی ما ﺁنها را به خوبی ﺁموزش میدهیم، سگها خوب میتوانند بفهمند که بعضی از کلماتی که میگوییم با عمل و پاداش خاصی در ارتباط است. به همین دلیل است که سگ ها در بسیاری از مشاغل مفید هستند.
دانشمندانی که روانشناسی را مطالعه میکنند، میدانند که چگونه سگ ها میﺁموزند که بین کلمات ما و عمل خودشان ارتباط برقرار کنند، مثل نشستن بعد از شنیدن کلمه “بنشین!” تا جایزهای به دست ﺁورند. اگر مربیان مرتباً رفتاری مانند نشستن را با غذا یا اسباب بازی پاداش دهند، سگ این رفتار را بیشتر و بهتر انجام می دهد. روانشناسان این فرآیند را تقویت مثبت می نامند یعنی وقتی رفتاری منجر به نتیجه مثبت مانند یک اسباب بازی می شود آن رفتار تشویق یا تقویت می شود (احتمالاً می توانید برعکس تقویت مثبت را تصور کنید: تنبیه!).
انجمن های تربیت سگ یکی از روش هایی است که مربیان به سگ ها کمک می کنند تا کار خود را انجام دهند. ما با نگاه دقیق به سگهای پلیس میتوانیم بیشتر در مورد یادگیری حیوانات بفهمیم. به عنوان مثال، چگونه سگ های پلیس آموزش می بینند که به انسان ها بگویند چیزی مهم را بو کرده اند؟ این مسئله پیچیده تر از یادگیری نشستن است، اما براساس همان فرایندهای اساسی یادگیری است.
سگ های پلیس می توانند کاری را انجام دهند که انسان ها اغلب قادر به انجام آن نیستند: آنها فقط با بو می توانند چیزهای مهم را پیدا کنند (شکل2). سگها میتوانند چیزهای خطرناک یا غیر قانونی را استشمام کنند و یا حتی یک فرد گمشده را پیدا کنند. اما سگها ابتدا باید یاد بگیرند که کدام بو برای انسان ها مهم است و چطور به آنها در مورد آنچه که استشمام میکنند، بگویند. ما می توانیم نحوه یادگیری سگ ها را به چهار مرحله ی اصلی تقسیم کنیم (شکل 3). یادگیری در هر یک از این مراحل طی یک روز اتفاق نمیافتد، بلکه برای مدتی طول میکشد. این که چه مدت طول می کشد بستگی به سگ و مربی دارد، و بعضی از مربیان ممکن است کارها را کمی متفاوت انجام دهند.
وقتی پستانداری مانند سگ بو می کشد، ذرات ریز بو به نواحی بینی متصل می شوند. وقتی این اتفاق می افتد، سیگنال ها به مغز ارسال می شوند و در آنجا شناسایی می شوند.
در مرحله 1، سگ یاد می گیرد که علامتی را با یک اسباب بازی مرتبط کند. در مرحله 2، سگ استشمام بوی مهم را یاد می گیرد. در مرحله 3، سگ می آموزد که در محیط جستجو کند و از بینی خود برای یافتن بو استفاده کند. در مرحله 4، سگ یاد می گیرد که ارتباط برقرار کند و بوی مورد نظر را استشمام کند.
به مثال آموزش نشستن به یک سگ برگردید. می توانید تصور کنید که وقتی یک سگ از اسباب بازی به عنوان پاداش نشستن استفاده می کند، صاحب او نیز ممکن است کلمه ای مثل “آفرین” به او بگوید. اگر این کار چند بار انجام شود سگ ها می توانند ارتباط دریافت جایزه و کلمه ی آفرین را نیز یاد بگیرند. همینطور هنگام آموزش یک سگ برای کاری مثل نگهبانی یا پلیس، مربی باید بتواند به سگ بگوید که چه زمانی کار خوبی انجام می دهد.
کلمات یا صداهایی که مربیان استفاده می کنند تا به سگ ها بگویند چه کاری را خوب انجام می دهند، علامت نامیده می شود. بر این اساس یک علامت به سگ می گوید که به آن چه انجام داده است پاداش داده خواهد شد. یک علامت می تواند هر صدایی باشد اما بسیاری از مربیان دوست دارند از یک کلیک یا کلمه ای مثل “آفرین” استفاده کنند.
در ابتدای آموزش این علامت برای سگ هیچ معنایی ندارد و فقط یک صدا است. برای اینکه علامت برای سگ مهم شود، مربی باید بارها و بارها به سگ نشان دهد که علامت به معنای رسیدن به پاداش است. در این جا مربی می تواند یک اسباب بازی جلوی سگ بگذارد اما به شکلی آن را پشت دستانش پنهان کند. اگر مربی دست خود را حرکت دهد سگ به اسباب بازی نزدیک می شود و درست هنگامی که این اتفاق می افتد مربی از علامت “آفرین” استفاده می کند. بعد از انجام این کار سگ این ارتباط را یاد می گیرد، یعنی زمانی که سگ علامت را می شنود می تواند انتظار داشته باشد که به زودی اسباب بازی را ببیند. آیا تعجب می کنید که چرا مربیان از غذا به جای اسباب بازی استفاده نمی کنند؟ در واقع بهتر است که غذای سگ ها از هر گونه خطر دور باشد. هم چنین سگ ها واقعا دوست دارند با اسباب بازی با مربیان بازی کنند. بنابراین اسباب بازی مانند غذا برای سگ ها ارزشمند است.
در این مرحله سگ می فهمد که وقتی علامت را می شنود پاداش می گیرد. اکنون مربی باید به سگ آموزش دهد که یک بوی خاص را از میان بوهای دیگر استشمام کند. برای مثال از شما بخواهند که با استفاده از بینی خود بوی دارچین را در میان انبوهی از بوی ادویه های دیگر پیدا کنید.
سگ ها به طور طبیعی کنجکاو هستند و از بینی خود برای اکتشاف استفاده می کنند. بنابراین زمانی که ظرف در نزدیکی سگ قرار می گیرد به سرعت شروع به استشمام ظرف می کند و هنگامی که بو می کشد مربی از علامت ” آفرین” استفاده می کند و به سگ جایزه می دهد. اگر سگ ظرفی را بو کند که در آن بوی مورد نظر وجود نداشته باشد، علامت را نمی شنود و جایزه ای هم دریافت نمی کند. این کار را می توان بارها و بار ها انجام داد. در این صورت سگ یاد خواهد گرفت که فقط باید رایحه ی خاصی را استشمام کند چون این امر منجر به دریافت پاداش خواهد شد.
شاید از خود بپرسید چرا مربیان از دستوراتی مثل “بو بکش” استفاده نمی کنند! یعنی همان روشی که برای دستور “بشین” استفاده می کنند. در واقع علت این است که بو کشیدن برای سگ ها امری طبیعی است و مربیان همیشه نمی توانند از دستورات استفاده کنند تا سگ ها ان رفتار را انجام دهند.
مربی اکنون باید به سگ اموزش دهد که پیدا کردن بو همیشه آسان نیست. زمانی که سگ کاری انجام می دهد ممکن است نیاز به کشف و جستجوی یک منطقه ی بزرگ داشته باشد و همه جا را بو بکشد تا بوی مورد نظر را پیدا کند. بنابراین برای آموزش این کار مربی می تواند ظرف ها را در مکان های مختلفی پنهان کند. در این صورت وقتی سگ ظرف را پیدا و بو می کند، مربی از علامت استفاده خواهد کرد و اگر سگ به سمت مربی برگردد به او پاداش داده خواهد شد. پس از تکرار این کار، مربی می تواند به آرامی زمان بین ارائه ی علامت و پاداش یعنی اسباب بازی را افزایش دهد. این موضوع از این جهت مهم است که در دنیای واقعی انسان ممکن است قادر نباشد که به سگ فورا پاداش دهد اما او می تواند از علامت استفاده کند تا سگ بتواند وجود یک پاداش را پیش بینی کند.
در این مرحله، سگ یاد گرفته است که در محیط اطراف جستجو کند، و بوی مهم را پیدا کند. اما به عنوان آخرین مرحله، سگ باید بیاموزد که چگونه هنگام پیدا شدن بو به شریک خود خبر دهد. برای این کار بهتر است از رفتار طبیعی سگ استفاده کنید. به عنوان مثال، بعضی از سگ ها ممکن است به طور طبیعی وقتی بوی مهم را بو می کنند بنشینند و منتظر شنیدن علامت باشند. برخی دیگر از سگ ها ممکن است هنگام انتظار مستقیماً به محل بو نگاه کنند. وقتی مربی شروع به دیدن رفتارهای خاص سگ می کند، می تواند از علامت استفاده کند و فقط وقتی سگ پس از استشمام محل صحیح این رفتار را انجام می دهد، به او اسباب بازی بدهد. برای سگ، رفتار نشستن یا خیره شدن به هنگام نزدیک شدن بو با علامت و پاداش در ارتباط است، بنابراین سگ اغلب این کار را انجام میدهد.
تمام این مراحل آموزشی می توانند مدت زمان زیادی طول بکشد. گاهی اوقات، ممکن است مربیان نیاز به تکرار مرحله ای داشته باشند، یا روش جدیدی را برای آموزش امتحان کنند تا سگ بتواند آن را یاد بگیرد. اما، از آنجا که سگ ها توجه زیادی به انسان ها دارند و می خواهند با ما کار کنند، بسیاری از آنها می توانند سگ های کاری خوبی شوند.
دانشمندان در حال حاضر چیزهای زیادی در مورد این که چگونه حیواناتی مانند سگها ارتباط بین رفتارها و پاداشها را میآموزند، میدانند. مربیان سگ می توانند از دانش و تجربیات خود برای کمک به سگ ها در یادگیری رفتارهای جدید حتی رفتارهای مهم برای کارهای پلیس استفاده کنند. اما هنوز چیزهای زیادی هست که نمی دانیم چه چیزی به سگ ها کمک می کند تا سریعتر کار خود را یاد بگیرند. به عنوان مثال، آیا بهتر است یک بوی مهم به سگ پلیس آموزش داده شود یا باید بوهای بسیاری را بداند؟چگونه یک سگ درباره ی یک بوی مهم وقتی با بوهای دیگر مخلوط می شود، یاد می گیرد ؟ چگونه می توانید تشخیص دهید که یک توله سگ تبدیل به یک سگ کاری خوب می شود؟ این ها سوالات بزرگی در مورد چگونگی یادگیری حیوانات است که دانشمندان و مربیان می توانند با هم برای حل آنها همکاری کنند.