«انسان در تقلای رسیدن به خوشبختی» یا همانا «کوفتن آب در هاون»؟!
گشت و گذاری در تاریخ و فرهنگ!
جستجوی رویای خوشبختی در عصر حاضر یک مفهوم بلامنازع آمریکایی بوده که به واسطهی فرهنگ به سایر نقاط جهان نیز صادر گردیده است. جستجوی خوشبختی یکی از حقوق غیرقابل جایگزین در فرهنگ آمریکایی است. با کمال تاسف این عقیده به ایجاد توقعاتی افراطی دامن زده که از اساس با حقیقت زندگی در تضاد هستند. به گفته عبدالرحمن سوم، سلطان اندلس، حتی در صورتی که تمامی نیازهای مادی و بیولوژیک ما نیز به غایت تامین گردند، آنچه تحت عنوان خوشبختی دائمی به دنبال آنیم پیوسته همچون طعمهای گریزپا از چنگال ما فرار میکند. عبدالرحمن سوم یکی از قدرتمندترین مردان زمانه خود بود که به دستاوردهای فرهنگی، نظامی و نیز لذتهای زمینی خود (از جمله حرمسراهایش) از صمیم قلب میبالید. در پایان عمر از او کلّ روزهایی که در آن احساس خوشبختی میکرده پرسیده شد؛ عدد چهارده به شکل تعجبآوری کم مینمود! همچنین طبق گفته وینیسیوس، شاعر برزیلی، خوشبختی همانند پری معلق در هواست؛ با پروازی هرچند سبکبالانه با اینحال نه همیشگی.
طبیعت و فرگشت؛ آیا پرندهی خوشبختی در مغز ما آشیانه کرده؟!
در کمال تعجب باید خاطر نشان کرد که خوشبختی سازهای انسانی و ایدهای انتزاعی است که هیچ مابهازایِ خارجی در تجربیات واقعی انسان ندارد. هر چند تاثیرات مثبت و منفی جایگاهشان در مغز انسان بوده، با این حال آنچه «خوشبختی» نام گرفته هیچ پایه و مبنای بیولوژیکی ندارد. شایان ذکر است که طراحی انسانها با هدف خوشبخت یا حتی شاد بودن صورت نگرفته بلکه آنچه این فرایند را جهتداده، همانند هر موجود زندهی دیگری، تضمین بقای نوع به واسطهی تولیدمثل بوده است. حالات شادی و خوشنودی، قویا و بلافاصله پس از ایجاد، توسط طبیعت سرکوب میشوند، چرا که این حالات انسان را در برابر تهدیدات خارجی خلع سلاح میکنند.
این حقیقت که فرگشت در طول زمان بر ایجاد یک لوب فرونتال بزرگ _که مرکز تواناییهای تحلیلی و فرمانهای اجرایی است_ بیشتر از توانایی ذاتی برای خوشحالبودن، سرمایهگذاری کرده واضحا اولویتهای طبیعت را بر ما هویدا میسازد. در حقیقت متخصین علوم اعصاب استدلال میکنند که ناتواتی طبیعت در زمینه حذف افسردگی طی فرایند فرگشت، آن هم در شرایطی که افسردگی واضحا بر بقا و تولیدمثل اثری سوء بر جا میگذارد، بدین شکل قابل توجیه است که افسردگی، به عنوان شکلی از سازش در برابر طبیعت، نقش غیرقابلانکاری در حفظ تنوع زیستی دارد؛ بدین صورت که موجود افسرده اساسا از شرکت در موقعیتهایی که از قبل خود را در آن بازنده خواهد یافت با قاطعیت امتناع میکند. از طرفی نشخوارهای فکری فرد افسرده میتوانند خود گونهای از مهارت حل مسئله در شرایط بحرانی به حساب آیند؛ امری که شاید افسردگی را از جوجه اردک زشت به ناجی فرگشت بدل کند!
آیا تقصیر خودمان است که خوشبخت نیستیم؟!؛ رویکردی اخلاقی به خوشبختی
صنعت خوشبختسازِ! حال حاضر جهان که ریشه در اخلاقیات مسیحی دارد درصدد تلقین این مطلب به ماست که در پشت هر رنجی که تجربه میکنیم خبطِ اخلاقی خود ما نهفته است. این خطاها خودخواهیها، مادهباوریها و اصول زشت اخلاقی خود ما را شامل میشوند. نهایتاً راهکاری که پیشنهاد میشود حالتی از تعادل روحی و روانی است که از طریق رهبانیت و ترک علایق دنیوی حاصل میگردد. با این حال آنچه پُر واضح است این است که تراژدیهای پیشگفته به ندرت میتوانند بر ناتوانی ذاتی ما در لذت بردن همیشگی از زندگی مرهمی ماندگار بگذارند. در واقع به نظر میرسد که دانش جدید نظری متفاوت داشته و معتقد است رنجی که میبریم نه تقصیر خودمان بلکه همان چیزی است که به نوعی در سیر فرگشت همچون مُهر بر پیشانیِ مغز ما حک شدهاست.

این حقیقت که فرگشت در طول زمان بر ایجاد یک لوب فرونتال بزرگ _که مرکز تواناییهای تحلیلی و فرمانهای اجرایی است_ بیشتر از توانایی ذاتی برای خوشحالبودن سرمایهگذاری کرده واضحا اولویتهای طبیعت را بر ما هویدا میسازد.
تکلیف نهایی ما چیست؟!، خوشبختیم یا نه؟!
نهایتا اینکه آنچه که در دنیای حقیقی شاهد آنیم بیشتر از این نظریه حمایت میکند که رنج و لذت به صورت همزمان وجود داشته باشند، نه آن چه «صنعت خوشبختی جهانی» سعی دارد تحت عنوان تئوری سعادتِ همیشگی و البته به بهایی گزاف به جامعه قالب کند. در واقع بیان اینکه وجود ذرهای ولو ناچیز از درد و رنج غیرعادی و نیازمند مداخله فوری است تنها سودی که دارد تزریق حس عدم کفایت و استیصال به ما است. قطعِ مسلم فرض کردنِ اینکه چیزی به نام خوشبختی اساسا وجود ندارد هرچند شاید پیام کاملا بدبینانهای به نظر برسد، با این حال لااقل با این تبیین که مسئول عدم خوشبختی و رضایتمان قصور شخصیمان نیست، ما را تسلی خاطر خواهد داد.
لذا اگر گاها ناشادید این را نه نقطه ضعفی شخصی بلکه به عنوان افت و خیزهایی ذاتی بپندارید که شما را در طول تاریخ به انسانِ کنونی بدل کردهاست!
به منظور کسب اطلاعات بیشر، اینجا را کلیک کنید.