خلاصه: اگر مجموعه های عصبی بین هیپوکامپ و قشر جلوی مغز نتوانند در زمان درست با هم همگام شوند، خاطرات از بین می روند.
یادگیری، به خاطر سپردن چیزی، و یادآوری خاطرات توسط چندین گروه جداگانه از نورونهای متصل در داخل و در سراسر مناطق کلیدی مغز پشتیبانی میشود. مطالعه جدیدی که توسط دانشگاههای بریستول و هایدلبرگ انجام شده است نشان میدهد که اگر این مجموعههای عصبی در زمان مناسب با هم هماهنگ نشوند، خاطرات از بین میروند.
چگونه کارهای بعدی را پیگیری میکنید؟ وقتی ذهن شما خالی میشود چه اتفاقی در مغز میافتد؟ حافظه کوتاه مدت بر دو ناحیه کلیدی مغز متکی است: هیپوکامپ و قشر جلوی مغز.محققان تصمیم گرفتند چگونگی تعامل این نواحی مغز با یکدیگر را در هنگام شکل گیری، حفظ و یادآوری خاطرات در سطح گروههای خاصی از نورونها مشخص کنند.
این مطالعه که در Current Biology منتشر شد، همچنین میخواست بفهمد چرا حافظه گاهی اوقات از کار میافتد. «مجموعههای عصبی» - گروههایی از نورونها که نیروها را برای پردازش اطلاعات به هم میپیوندند - برای اولین بار بیش از ۷۰ سال پیش پیشنهاد شدند، اما مشخص کردن آنها دشوار است.
با استفاده از ضبطهای مغزی در موشها، تیم تحقیقاتی نشان داده است که رمزگذاری، ذخیرهسازی و یادآوری حافظه توسط فعل و انفعالات پویا که مجموعههای عصبی متعددی را که در داخل و بین هیپوکامپ و قشر پیش پیشانی تشکیل شدهاند، پشتیبانی میشود. وقتی هماهنگی این مجالس با شکست مواجه شد، حیوانات اشتباه کردند. دکتر Michał Kucewicz، استادیار عصب شناسی در دانشگاه فناوری گدانسک، میگوید : «نتایج ما مداخلات درمانی بالقوه برای بازسازی حافظه را برای هدفگیری در فضا و زمان چالشبرانگیزتر میکند».
با استفاده از ضبطهای مغزی در موشها، تیم تحقیقاتی نشان داده است که رمزگذاری، ذخیرهسازی و یادآوری حافظه توسط فعل و انفعالات پویا که مجموعههای عصبی متعددی را که در داخل و بین هیپوکامپ و قشر پیش پیشانی تشکیل شدهاند، پشتیبانی میشود. از سوی دیگر، یافتههای ما فرایندهای مهمی را شناسایی کردهاند که موفقیت یا شکست در به خاطر سپردن را تعیین میکنند. اینها اهداف قابل قبولی را برای مداخلات درمانی در سطح تعاملات مجموعه عصبی ارائه میدهند.
مت جونز، پروفسور علوم اعصاب در دانشکده فیزیولوژی، فارماکولوژی و علوم اعصاب و علوم اعصاب بریستول و نویسنده ارشد این مقاله، افزود: «یافتههای ما به شواهدی اضافه میکنند که بسترهای عصبی حافظه در فضای آناتومیکی و پویاتر در طول زمان توزیع شدهاند. قبلاً بر اساس مدلهای عصب روانشناختی فکر میشد.
گامهای بعدی این تحقیق تعدیل تعاملات مجموعه عصبی، چه با استفاده از دارو یا از طریق تحریک مغز است، که دکتر کوچویچ در حال حاضر در حال انجام آن در بیماران انسانی است، تا آزمایش کند که آیا اختلال یا تقویت آنها باعث اختلال یا تقویت حافظه میشود. تیم تحقیقاتی فرض میکند که مکانیسمهای مشابهی در بیماران انسانی برای بازگرداندن عملکردهای حافظه آسیبدیده در یک اختلال مغزی خاص کار میکند.