محققان دانشگاه Universitätsmedizin برلین اثرات حرکتی و شناختی تحریک مغزی عمیق در بیماران مبتلا به پارکینسون را مورد مطالعه قرار داده اند. نتایج آنها نشان می دهد که اثرات نامطلوب تحریک مغزی عمیق به یک مسیر عصبی متفاوت نسبت به آنکه مسئول اثرات موتور مورد نظر درمان است، مرتبط است. این یافته کمک در بهینه سازی درمان برای بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون خواهد کرد. تحریک مغزی عمیق (DBS) یک جایگزین درمان موثر برای بیماران مبتلا به پارکینسون است که پاسخ ناکافی به درمان های دارویی می دهند. DBS هسته ساب تالامیک در دیانسفال را هدف قرار می دهد. هسته ساب تالامیک اطلاعات از نورون های مختلف را تلفیق می کند و عمدتاً مسئول پردازش های حرکتی است، اما نقش مهمی در فرآیندهای شناختی مانند تصمیم گیری و مدولاسیون پاسخ دارد.
محققان از Department of Neurology Charité در پردیس Charité Mitte تأثیر DBS را در مسیرهای شناختی و حرکتی بررسی کرده اند. با ترکیب آزمایش های رفتاری با نقشه برداری مغزی و مدل سازی محاسباتی، محققان توانستند نشان دهند که تأثیرات بر عملکرد حرکتی مانند بهبود کنترل موتور، از راه های عصبی متفاوت با اثرات شناختی ناخواسته مانند اقدامات زودرس در شرایط شامل یک پروسه تصمیم گیری انجام می گیرد. این یافته ها درک ما از شبکه های عصبی مصنوعی تحت تأثیر بیماری پارکینسون را افزایش می دهد، بینش های پاتوفیزیولوژی بیماری پارکینسون را افزایش می دهد و ما را قادر می سازد تا نتیجه گیری در مورد مکانیسم عمل DBS را بیاموزیم. “تنها درک درستی از مکانیسم عمل درمان، امکان می دهد که تحرک عمیق مغزی موثرتر باشد، بنابراین ما می توانیم کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون را از طریق کاهش عوارض جانبی درمان بهبود دهیم.”
به عنوان یک گام بعدی، محققان گروه کاری اختلالات حرکتی امیدوارند از اندازه گیری فعالیت های عصبی برای تمایز بین الگوهای خاص بیماری های عصبی و الگوهای موجود در افراد سالم استفاده کنند. “این به ما اجازه می دهد تا درمان های تحریک مغزی را با توجه به نیاز بیمار و در زمان واقعی تطبیق دهیم. این یک گام مهم در راه ایجاد یک درمان هوشمند، شخصی و سازگار با تقاضا است.”
برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.