
هر یک از ما در طول روز، تصمیمات زیادی میگیریم. گاهی اوقات برای تصمیم گرفتن، زمان یا انرژی کافی نداریم. تصمیمات روزانهی ما گاهی نتایج خوبی دارند و گاهی به اتفاقهای بد ختم میشوند! چه چیزی تعیین میکند که تصمیم ما خوب است یا بد؟ پژوهشها نشان میدهد افراد مختلف، روشهای متفاوتی برای تصمیمگیری دارند و البته میزان رضایت آنها نیز از تصمیمشان متفاوت است. در آزمایشگاه، ما از بازیهای سادهای مانند سنگ، کاغذ، قیچی استفاده میکنیم تا بررسی کنیم که چگونه تصمیمات خوب و بد گرفته میشوند. ما متوجه شدهایم که افراد معمولاً پس از یک نتیجهی منفی، مانند باخت در بازی قبلی، تصمیمات بدتری میگیرند. همچنین دیدهایم که افراد پس از باخت، زمان کمتری برای فکر کردن به تصمیم بعدیشان صرف میکنند. بر اساس این نتایج، پیشنهاد میکنیم که پس از یک نتیجهی منفی، زمان بیشتری برای تصمیمگیری اختصاص دهید تا از تصمیمگیری عجولانه جلوگیری کنید.

هنگامی که صبح از خواب بیدار میشوید، چه نوع تصمیماتی میگیرید؟ چه لباسی بپوشید؟ چه چیزی برای صبحانه بخورید؟ آیا تکالیف دیشب را مرور کنید؟ عجله کنید، چون سرویس مدرسه در راه است! از آنجا که ما باید با سرعت نسبتا بالا، تصمیمات زیادی بگیریم، فرایند تصمیمگیری انسان اغلب "سریع و اقتصادی" توصیف میشود. چرا سریع و اقتصادی؟ تصمیمات ما سریع هستند، زیرا تحت فشار زمان گرفته میشوند. برای مثال، باید قبل از رسیدن سرویس تصمیم بگیرید که چه لباسی بپوشید. از طرف دیگر، تصمیمات ما اقتصادی هستند زیرا منابع محدودی برای گرفتن برای انجام همهی این تصمیمگیریها در اختیار داریم. اگر همهی انرژی ذهنی خود را برای انتخاب لباس صرف کنید، شاید دیگر نتوانید به انتخاب صبحانه فکر کنید. این روش تصمیمگیری سریع و اقتصادی، تصمیمگیری توصیفی نامیده میشود. تصمیمگیری توصیفی به تصمیماتی اشاره دارد که افراد در زندگی روزمرهی خود میگیرند. در مقابل، اگر ما زمان و منابع نامحدودی برای گرفتن تصمیمات ایدهآل داشتیم، به آن تصمیمگیری هنجاری گفته میشود. دو نوع اصلی تصمیمگیرنده وجود دارد:
• راضیشوندهها: این افراد اولین گزینهای که حداقل شرایط موردنظرشان را برآورده میکند؛ انتخاب میکنند.
• بیشینهسازها: این افراد تمام گزینههای ممکن را بررسی کرده و بهترین را انتخاب میکنند.به عنوان مثال، امروز صبح برای انتخاب لباس چه کردید؟ آیا تمام لباسهایتان را بررسی کردید و ترکیب رنگها و سبکهای مختلف را در نظر گرفتید؟ اگر چنین باشد، شما یک بیشینهساز هستید! بیشینهسازان گزینههای زیادی را بررسی میکنند تا مطمئن شوند انتخابشان بهترین است. اما شاید شما فقط اولین لباس مناسبی که پیدا کردید را پوشیدید. در این صورت، شما یک راضیشونده هستید! راضیشوندگان بهمحض پیدا کردن یک گزینهی مناسب، همان را انتخاب میکنند. فکر میکنید شما جزو کدام گروه هستید؟

در آزمایشگاه، ما از بازیهای سادهای مثل سنگ، کاغذ، قیچی استفاده میکنیم تا بررسی کنیم که انسانها چقدر در تصمیمگیری خوب عمل میکنند. چرا از این بازیها استفاده میکنیم؟ دلیل اول این است که بسیاری از افراد قوانین این بازیها را از قبل میدانند. از طرف دیگر، این بازیها را میتوان بارها تکرار کرد. پس ما میتوانیم دادههای زیادی را در مدت کوتاهی جمعآوری کنیم. دلیل سوم این است که با این بازیهای ما میتوانیم رفتار حریفان کامپیوتری را نیز بررسی کنیم. مثلاً میتوانیم برنامهای طراحی کنیم که قیچی را بیشتر از بقیهی گزینهها بازی کند، که در این صورت فرد مقابل احتمالاً سنگ بیشتری بازی خواهد کرد. نهایتا، ما از این بازیها استفاده میکنیم تا پژوهشمان سرگرمکننده هم به نظر برسد! اجازه بدهید قوانین این بازی معروف را با هم مرور کنیم. در بازی سنگ، کاغذ، قیچی، هر بازیکن یکی از سه گزینه را انتخاب میکند: مشت برای سنگ، دست باز برای کاغذ، و دو انگشت برای قیچی.
• سنگ، قیچی را میبَرد.
• قیچی، کاغذ را میبَرد. • کاغذ، سنگ را میبَرد. از نظر استراتژیک، هیچ انتخابی برتری دائمی ندارد.چگونه میتوان مفهوم تصمیمگیری هنجاری را به بازی سنگ، کاغذ، قیچی اعمال کرد؟ بهترین روش برای بازی کردن چیست؟ اگر بخواهید احتمال باخت خود را کم کنید، باید تا حد امکان غیرقابلپیشبینی بازی کنید. با این حال، انسانها از یک روش یادگیری به نام شرطیسازی فعال استفاده میکنند. در شرطیسازی فعال، تصمیمات آیندهی ما تحت تأثیر نتایج قبلی قرار میگیرد. بهعنوان مثال، اگر سگی پایش را بالا ببرد و شما به او جایزه بدهید، او احتمالاً این کار را در آینده بیشتر انجام خواهد داد. این همان اصل "برد-باقیماندن" است، یعنی فرد تمایل دارد پس از یک برد، همان انتخاب را تکرار کند. در مقابل، اگر فردی پس از یک باخت، تصمیمش را تغییر دهد، این "باخت-تغییر" نامیده میشود
.
اگر بخواهید بهطور تصادفی بازی کنید، باید در ۳۰ دور بازی:
• حدود ۱۰ بار (یکسوم مواقع) انتخاب قبلی خود را حفظ کنید. • حدود ۲۰ بار (دوسوم مواقع) تصمیم خود را تغییر دهید.دادهها نشان میدهند که افراد پس از برد، تقریباً بهدرستی این قوانین را رعایت میکنند، اما پس از باخت، بیشازحد تصمیمشان را تغییر میدهند. این باعث میشود که الگوی تصمیماتشان قابلپیشبینی شود و حریف بتواند از آنها سوءاستفاده کند.
پژوهشگران بررسی کردهاند که چرا افراد پس از باخت تصمیمات بدتری میگیرند. یکی از احتمالات این است که افراد از شکست خوششان نمیآید و بنابراین تصمیم بعدی را سریعتر میگیرند.
دو توضیح برای این رفتار وجود دارد:
1. افزایش سرعت پس از باخت: افراد پس از شکست، تصمیماتشان را با سرعت بیشتری میگیرند تا سریعتر از حس شکست عبور کنند. 2. کاهش سرعت پس از برد: افراد پس از برد، تصمیماتشان را آهستهتر میگیرند تا مدت بیشتری حس پیروزی را تجربه کنند.دادهها نشان میدهند که پس از باخت، افراد بهطور میانگین پاسخهایشان را سریعتر از زمانی که برنده شدهاند ارائه میدهند. این میتواند باعث کاهش کیفیت تصمیمگیری آنها شود.
از آنجا که ما باید تصمیمات زیادی را در مدتزمان محدود بگیریم، فرایند تصمیمگیری ما معمولاً "سریع و اقتصادی" است. اما اگر زمان و منابع نامحدودی داشتیم، میتوانستیم تصمیمات باکیفیتتری بگیریم. پژوهشگران از بازیهای ساده استفاده میکنند تا بررسی کنند که کیفیت تصمیمگیری پس از برد و باخت چگونه تغییر میکند. ما دریافتیم که کیفیت تصمیمگیری پس از برد بهتر از پس از باخت است. این احتمالاً به این دلیل است که افراد پس از برد، زمان بیشتری برای تصمیمگیری صرف میکنند. این یافتهها پیامدهای مهمی برای یادگیری دانشآموزان دارند. مثلاً، معلمان باید بازخورد مثبت بیشتری بدهند تا دانشآموزان را به تصمیمگیری بهتر تشویق کنند. همچنین، دانشآموزان میتوانند از این یافتهها استفاده کنند و پس از شکست، تصمیماتشان را با دقت بیشتری بگیرند تا از اشتباهات بعدی جلوگیری کنند. پس، دفعهی بعد که سنگ، کاغذ، قیچی بازی کردید، به این نکات فکر کنید. آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید تصادفی بازی کنید!
منبع:
https://kids.frontiersin.org/articles/10.3389/frym.2024.1212103