
مهارت مهار یا کنترل بازدارنده، یعنی من میتوانم پاسخهای تکانشی (یا خودکار) را مهار کنم و به جای آن، پاسخ تنظیم شدهای به کمک توجه و استدلال، ارائه دهم. این توانمندی شناختی، یکی از کارکردهای اجرایی ما است که به آیندهنگری، برنامهریزی و هدفگذاری کمک میکند. کنترل بازدارنده، رفتارهای ما را مهار میکند؛ به این ترتیب واکنشهای خودکار نامناسب ما متوقف میشود تا به پاسخهای بهتر و سنجیدهتری، متناسب با موقعیت، ارتقا پیدا کند.

راسل بارکلی یک روانشناس شناختی است. طبق مدلی که بارکلی برای خودتنظیمی رفتار ارائه کرده است؛ کنترل بازدارنده، یک مهارت اساسی برای عملکرد صحیح بقیهی کارکردهای اجرایی است. جابهجایی میان کارهای مختلف، کنترل تکانشگری، حافظه فعال و تنظیم عواطف و هیجانات، همه نیازمند مهارت کنترل بازدارنده هستند. ضعف در کنترل بازدارنده، یکی از مشکلات اصلی در اختلال کم توجهی بیش فعالی است. نقص در این مهارت، در سه سطح مختلف ظاهر میشود:
جلوی مغز ما، در ناحیهی پیشانی مغز، قسمتهایی وجود دارد که تکوین آنها دیرتر از سایر قسمتهای مغز اتفاق میافتد. این نواحی در کنترل رفتار دخیل هستند. از آنجایی که تکوین این نواحی دیرتر از بقیهی بخشها صورت میگیرد؛ ، دشواری در کنترل رفتار و چالش در مدیریت تغییرات و وقایع غیرمنتظره، در کودکی و نوجوانی رایج است. کودکان ممکن است سختتر بتوانند رفتاری که شروع کردهاند را متوقف کنند. اگر در سیر رشدی افراد، مشکل خاصی وجود نداشته باشد؛ توانایی مهار با گذشت سن بیشتر خواهد شد. البته، رشد این توانمندی، به تمرین فعالانه نیز نیازمند است.
مهار یا کنترل بازدارنده، یکی از توانمندیهای شناختی کاربردی ما است. به کمک همین مهارت است که مغز رفتارهای ما را تصحیح میکند. حتما برای شما هم پیش آمده است: دوست دارید یک راز خانوادگی را با دوستتان درمیان بگذارید اما این کار شکستن حریم خانوادهی شما محسوب میشود. اینکه میتوانیم با وجود میل به حرف زدن، خودمان را ساکت نگهداریم؛ به کمک توانمندی مهار اتفاق میافتد. همین مهارت است که باعث میشود سرکلاس بنشینیم و به صحبتهای معلم گوش دهیم. زمانی که رانندهی دیگری بدون زدن چراغ راهنما مقابل ما میپیچد؛ مهار یا کنترل بازدارنده از بروز تصادف جلوگیری میکند. اینکه میتوانیم حتی زمانی که کسل شدهایم، درس بخوانیم یا کار کنیم، به دلیل همین مهارت است. مهار و کنترل بازدارنده باعث میشود بتوانیم به موقعیتهای پیشبینی ناپذیر به صورت امن و سریع پاسخ دهیم. با تقویت این توانایی، رفتارمان بهبود مییابد و عملکرد ما در تحصیل، کار، حین رانندگی، در روابط دوستانه و ... بهتر خواهد شد.
اگر حین درس خواندن، مدام تلفن همراه خود را چک میکنید، با دوستانتان چت میکنید یا به دنبال یک میانوعده کوتاه به آشپزخانه سرک میکشید؛ توانمندی مهار یا کنترل بازدارنده در شما کمتر از زمانی است که بدون حواس پرتی میتوانید برای مدت قابل قبولی روی درس خواندن متمرکز بمانید. بنابراین برای رسیدن به موفقیت تحصیلی، تقویت مهارت کنترل بازدارنده از اهمیت زیادی برخوردار است.

موقعیتهای مشابه در محل کار نیز پیش میآید. اگر پای صحبت کارمندان بنشینید؛ افراد زیادی را می یابید که از وقت تلف کردن با پشت سرهم چک کردن تلفن همراه، صحبت مداوم با همکاران یا نگرانی بابت دغدغههای شخصی ناراضی هستند. کارمندانی که کنترل بازدارنده در آنها تقویت شده باشد؛ کارمندان کارآمدتری خواهند بود.
اتفاقات غیرمنتظره در زمان رانندگی خیلی دور از انتظار نیست. حین رانندگی، باید برای عبور از خروجیهای فرعی اتوبان، حرکت غیراصولی ماشینهای اطراف، تغییر مسیر، پیروی فوری از دستور تابلوها و چراغهای راهنمایی رانندگی، همه مواردی هستند که مدیریت آنها نیازمند بهرهگیری از توانمندی مهار یا کنترل بازدارنده است.
همهی ما روزانه با افکار منفی زیادی دست و پنجه نرم میکنیم. بعضی افراد بیشتر از معمول با افکار منفی و مشکلاتشان درگیر میشوند. این مسئله میتواند نشانهای برای ضعف در کنترل بازدارنده باشد. از این جهت که فرد نمیتواند تمایلش به مرور تکراری افکار منفی را کنترل کند و این جریان فکری را در سرش متوقف کند.

خارش پوست بعد از گزیدگی یک اتفاق رایج است. اینکه ما میتوانیم خودمان را کنترل کنیم تا مدام محل گزش را نخارانیم مثالی از توانایی مهار در امور ساده روزمره است.
در یک مهمانی خانوادگی،خودتان را کنترل میکنید تا پاسخ کوبندهای به صحبتهای بی اساس یک از افراد حاضر در مهمانی ندهید. کنترل بازدارنده اجازه نمیدهد مهمانی را به هم بزنید و یک دعوای اساسی به را بیندازید!
اگر در مکالمهها، مدام صحبت طرف مقابل را قطع میکنید؛ شاید نیاز باشد بیشتر درباره راهکارهای تقویت کنترل بازدارنده مطالعه کنید. برای اینکه بتوانیم پیش از صحبت، حرفهایمان را بررسی کنیم و در زمان مناسب، حرف مناسب بزنیم؛ نیازمند کنترل بازدارنده است.
