احتمالاً در فضای مجازی، ویدئوهایی دیده باشید که افراد در آنها نجوا میکنند، روی اشیا ضربه میزنند یا آرام آنها را جابهجا میکنند. مثلاً لباسهایشان را بادقت تا میکنند، موهایشان را بهآهستگی شانه میزنند یا حتی وانمود میکنند که در حال معاینهی چشم هستند. این ویدئوها حس مورمورشدن ایجاد میکنند و باعث آرامش و رضایت میشوند.
در سال ۲۰۱۳، محققي بهنام پوئریو متوجه شد که چنین احساسی، یک نام دارد: ASMR. اين واژه مخفف «Autonomous Sensory Meridian Response» و به معناي «پاسخ خودمختار اوج حسی» است.
ASMR برای اولینبار در سال ۲۰۰۷ مورد توجه عموم قرار گرفت. از آن زمان، این پدیده بهسرعت محبوب شد. حتي در سال ۲۰۱۹، ده نفر از برترین تولیدکنندگان محتوای ASMR در مجموع ۵.۷ تریلیون بازدید دریافت کردند! پوئریو وقتی برای اولینبار با ASMR آشنا شد، به دنبال تحقیقات علمی در این زمینه گشت. اما تنها چیزی که پیدا کرد، یک اشارهی کوتاه در یک مقاله بود.
بنابراین، پوئريو تصمیم گرفت خودش این پدیده را مطالعه کند:
او ۱۱۲ شرکتکننده را برای یک مطالعه جذب کرد که نیمی از آنها ASMR را تجربه کرده بودند. او الکترودهایی به آنها متصل کرد و واکنشهایشان را هنگام تماشای دو نوع ویدئوي ASMR اندازهگیری کرد: یکی ویدئویی از فردی که حوله تا میکرد و دیگری، ویدئویی که خود شرکتکنندگان انتخاب کرده بودند.
نتایج نشان داد که ضربان قلب افراد کاهش یافت (نشانهی آرامش)، اما بدنشان بیشتر عرق کرد که نشاندهندهی هیجان احساسی بود. درواقع ASMR همزمان باعث آرامش و تحریک احساسات میشد؛ این ویژگی در تجربیات احساسی پیچیده دیگری مانند نوستالژی یا حس شگفتی نیز دیده میشود.
در آزمايشي ديگر، يك فيزيولوژيست معروف به نام کریگ ریچارد، میخواست بفهمد در هنگام تجربه ASMR چه اتفاقی در مغز رخ میدهد. در اين مطالعه، ۱۰ نفر ویدئوهای ASMR را بررسی کرده و ویدئوهايی را که بیشترین تأثیر را روی آنها داشت، انتخاب کردند. سپس، آنها در دستگاه MRI قرار گرفتند و ویدئوها را تماشا کردند. هر بار که احساس آرامش یا مورمورشدن داشتند، دکمهای را فشار میدادند.
نتایج نشان داد که ASMR بخشهای مختلفی از مغز را فعال میکند؛ از جمله نواحی مرتبط بااحساس پاداش، برانگیختگی احساسی و رفتارهای اجتماعی. ASMR مانند شادی یا هیجان عمل نمیکند، اما به نظر میرسد که نوعی احساس سرخوشی ملایم را ایجاد میکند. اما بزرگترین شگفتی در اين آزمايش، فعالشدن قشر جلوی مغزی میانی بود؛ بخشی از مغز مرکز شبکه اجتماعی مغز محسوب میشود.
در حیوانات، رفتارهای اجتماعی مانند آراستن یکدیگر یا مراقبت از نوزادان مضطرب برای ایجاد پیوندهای اجتماعی استفاده میشود. این رفتارها شباهت زیادی به آنچه در ویدئوهای ASMR رخ میدهد، دارند: مانند حرکات آرام و نگاههای مراقبت آمیز. ASMR ممکن است نوعی از این رفتار اجتماعی باشد؛ نوعي مراقبت و نوازش مجازی.
ویدئوهای ASMR تمام ویژگیهای تعاملات اجتماعی پرورشدهنده را دارند؛ مانند کسی كه با ملایمت با شما صحبت میکند، با نگاه مهربانانهای به شما توجه دارد، و هیچ حرکت تهدیدآمیزی انجام نمیدهد.
در چنین شرایطی، مغز به طور خودکار احساس اعتماد را تقویت میکند. این مسئله میتواند باعث ترشح اکسیتوسین (هورمون اعتماد) شود و بخشهایی از مغز را که به احساس امنیت و آرامش مرتبط هستند، فعال کند.
دانشمندان معتقدند که اکسیتوسین و سایر مواد شیمیایی مغز مانند دوپامین، سروتونین و اندورفین ممکن است در تجربه ASMR نقش داشته باشند. همچنين تفاوتهای فردی در تعداد و حساسیت گیرندههای عصبی میتواند توضیح دهد که چرا برخی افراد، ASMR را تجربه نمیکنند، درحالیکه برخی دیگر از آن لذت زیادی میبرند.
یک پدیده مشابه در مغز میتواند به درک بهتر ASMR كمك كند. در یک مطالعه، پژوهشگران دریافتند که افرادی که هنگام گوشدادن به موسیقی حس مورمورشدن را تجربه ميكنند، اتصالات بیشتری بین بخشهای پردازش شنوایی و احساسی مغز دارند. دانشمندان حدس میزنند در مورد ASMR هم همین اتفاق رخ ميدهد.
افرادی که ASMR را تجربه میکنند، الگوهای متفاوتی از اتصال در شبکه پیشفرض حالت استراحت مغز دارند؛ اين شبكه متشكل از مناطقي در مغز هستند كه هنگام بیکاری و استراحت فعال میشود. همین تفاوتها ممکن است باعث شود برخی افراد، راحتتر احساسات پیچیدهای مانند ASMR را تجربه کنند.باوجود شواهدی که تاکنون کشف شده است، ASMR همچنان نياز به مطالعات بيشتري دارد؛ شايد بتوان تمام مسیرهای تحقیقاتی را در کنار هم قرارداد تا انگیزهای برای انجام تحقیقات بیشتر باشد.
منبع مقاله : B2n.ir/a49695