در این نوشتار چند فیلم را که درباره دمانس و چالشهای آن ساخته شدهاند، معرفی میکنیم.
1. Glen Campbell: I’ll Be Me
فیلم Glen Campbell: I’ll Be Me فراتر از ادای احترام به یک خوانندهی بزرگ موسیقی کانتری است و نگاهی دردناک به یک استاد موسیقی دارد که در اثر یک بیماری ویرانگر، یعنی آلزایمر، نابود میشود. موسیقیدان گلن کمبپل پس از تشخیص بیماری آلزایمر، تور خداحافظی را آغاز میکند. او و خانوادهاش ماهیت غیر قابلپیشبینی این بیماری را از طریق عشق، خنده و موسیقی تجربه میکنند. شاید فکر کنید تشخیص آلزایمر باعث شده است که وی از کانون توجه دور شود، اما او در صحنه میماند. کمپبل ممکن است فصول را نشناسد یا خود را در فیلمهای خانگی تشخیص ندهد، اما ساز زدن برای او امری جاودانه است. کسی نمیتواند به کمپبل کمک کند، اما با تماشای این بیمار منحصر بفرد که استادانه برای هزاران نفر تکنوازی گیتار میکند، متحیر میشوید.
2. Robot & Frank
روبات و فرانک یک درام کمدی دربارهی یک سارق بازنشسته است که از دمانس رنج میبرد. فرانک یک دزد بدنام جواهرات است که به بیماری دمانس گرفتار شده است. پسرش که از وضعیت فرانک نگران است جدیدترین وسیلهی مراقبت سالمندی را به او هدیه میدهد: یک ربات خدمتکار. در ابتدا، فرانکِ بداخلاق از دست این دستیار نوظهور که به او در غذا خوردن و تفریحات تازه کمک میکند، عصبانی میشود. اما، وقتی یاد میگیرد که میتوان به ربات آموزش داد، شروع به برنامهریزی سبک جدیدی از سرقت میکند که خود و رباتش را گرفتار میکند.
3. Alive Inside
در این مستند پرشور، شاهد شگفتیهای شفابخش موسیقی در ارتباط با تسخیر قلب و روح بیماران دمانس به کمک دستگاه آی پاد باشید. این فیلمِ دن کوهن دربارهی یک مددکار اجتماعی است که از موسیقی برای احیای بیماران مبتلا به آلزایمر و دمانس استفاده میکند. این فیلم در عین حال وضعیت مراقبت را در خانههای سالمندان زیر سؤال میبرد و به بیننده نشان میدهد که روشهای انساندوستانهتری هم وجود دارند تا اینکه در ارتباط با این بیماران فقط متکی به دارو باشیم.
4. Memories Of Tomorrow
در این فیلم ژاپنی، ساکی(کن واتانابه)، مدیر بخش تبلیغات، ناگهان زمان را از یاد میبرد و در پیچ و خمهای گیجکننده شهری به نام توکیو گم میشود. ساکی وقتی متوجه میشود که در شروع آلزایمر قرار دارد، مصمم میشود که با این بیماری مبارزه کند. با کمک همسرش سعی میکند با پذیرفتن یک موقعیت شغلی کوچکتر در شرکت خود زندگی خود را در یک وضعیت عادی حفظ کند. از جمله لحظات غمانگیز این فیلم تماشای لحظهای است که ساکی بعد از سالها کار طاقتفرسا از سمت شرکت طرد میشود. با وجود این لحظات غمانگیز این فیلم شما را به ترحم ورزیدن نسبت به شخصیت ساکی دعوت نمیکند، بلکه احترام مخاطب را نسبت به مردی که در ذهن ناکام خود محاصره شده است، برمیانگیزد.
منبع: مجله مغز و شناخت، شماره 13، بهار 1399