درد فزیکی می تواند رفتار پرخاشگرانه را افزایش دهد.
تحقیقات قبلی نشان داده است که درد فیزیکی می تواند رفتار پرخاشگرانه را افزایش دهد. تیمی از محققان چینی با استفاده از اسکن تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) برای “بررسی مکانیسمهای عصبی زیربنای پرخاشگری ناشی از درد”، مطالعهای را برای یافتن دلیل آن انجام دادند. پنجاه و نه دانشآموز شرکتکننده به دو گروه تقسیم شدند: شرایط درد و شرایط کنترل. برای شرکتکنندگان در شرایط درد، از یک کرم حاوی کپسایسین – یک محرک شیمیایی که معمولاً در فلفلهای چیلی یافت میشود – پشت ساعد غالب آنها استفاده شد. برای شرکتکنندگان در شرایط کنترل از کرم دست روی همان ناحیه استفاده کردند.
برای القای پرخاشگری در شرکت کنندگان، «تکلیف پرخاشگری شبکه اجتماعی» در دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول – که یک هفته قبل از اسکن fMRI انجام شد – از شرکت کنندگان خواسته شد تا یک رزومه را پر کنند و یک عکس از خود بارگذاری کنند و سپس رزومه و عکس 30 دانشجوی دیگر به آنها ارائه شد و از آن ها خواسته شد داده شد که رزومه ها را به صورت مثبت، منفی یا خنثی (یعنی «رزومه شما را دوست دارم»، «رزومه شما را دوست ندارم»، «رزومه شما را نه دوست دارم و نه دوست ندارم») ارزیابی کنند. حتی با وجود اینکه رزومه و عکسهای آنها واقعا مورد قضاوت قرار نمیگرفت و عکسهایی که با آنها ارائه میشد، عکسهایی بود که از یک پایگاه داده موجود گرفته شده بود، به شرکتکنندگان گفته شد که رزومه و عکسهای آنها توسط سایر دانشجویان با همان معیارهایی که در ارزیابی های خود استفاده کردند، ارزیابی می شوند.
در مرحله دوم که در آزمایشگاه انجام شد، شرکت کنندگان کرم (کاپسایسین یا کرم دست) را روی ساعد خود اعمال کردند و تحت اسکن fMRI قرار گرفتند و ظاهراً بازخوردی در مورد رزومه و عکسهای 30 دانشآموزی دریافت کردند که به آنها گفته شده بود که آنها را بررسی کنند. . پس از دریافت بازخورد، به شرکت کنندگان این فرصت داده شد تا به شخصی که معتقد بودند مسئول بررسی است، شوک الکتریکی وارد کنند.
مطابق با ماهیت انسان به طور کلی، نتایج رفتاری نشان داد که هر دو گروه درد و کنترل در پاسخ به بازخورد منفی پرخاشگری بیشتری نسبت به بازخورد مثبت یا خنثی نشان دادند. با این حال، گروه درد نسبت به گروه کنترل به بازخورد منفی واکنش تهاجمیتری نشان داد. به طور قابل توجهی، آنها همچنین نسبت به گروه کنترل به بازخورد خنثی و حتی بازخورد مثبت تهاجمیتر پاسخ دادند، که نشان میدهد درد بدون توجه به نوع بازخورد، پرخاشگری را افزایش میدهد.
اسکن های مغزی رابطه میان درد و بازخورد اجتماعی را نشان داد.
اسکنهای fMRI که در طول این کار گرفته شد، رابطه جالبی بین بازخورد و درد در مناطقی از مغز درگیر در «پردازش اطلاعات اجتماعی» نشان داد. در طول مرحله پردازش بازخورد، گروه کنترل به هر دو بازخورد منفی و مثبت (برخلاف خنثی) با افزایش فعالسازی در اینسولای راست، قشر کمربندی قدامی و قشر اوربیتوفرونتال چپ پاسخ دادند.
اعتقاد بر این است که اینسولا، گره اصلی شبکه برجسته، محرک های برجسته را تشخیص می دهد و “سیگنال های کنترل مناسب را آغاز می کند.” نشان داده شده است که قشر اوربیتوفرونتال، که بخشی کلیدی از سیستم ارزش گذاری در نظر گرفته می شود، در “رمزگذاری ارزش های اطلاعاتی و هدایت تصمیم ها” نقش دارد. قشر کمربندی قدامی بخشی از شبکه برجسته است که “در پردازش هیجان منفی، درد و کنترل شناختی تخصص دارد.” در پاسخ به اطلاعات مهم اجتماعی (یعنی بازخورد منفی و مثبت)، فعالیت مغز در گروه کنترل، در مناطق مغزی درگیر در ارزیابی اهمیت اطلاعات اجتماعی و پاسخ مناسب به آن افزایش یافت.
درد توانایی مغز برای پردازش اطلاعات اجتماعی را کاهش داد.
با این حال، در میان شرکتکنندگان در گروه درد، همین مناطق در پاسخ به بازخورد منفی و مثبت، چنین افزایشی در فعالیت نشان داده نشد. پاسخ به اطلاعات مهم اجتماعی که در این نواحی مغز در میان گروه کنترل نشان داده شده بود «با درد فیزیکی حذف شد»، که نشان میدهد بخشهایی از مغز که معمولاً در بازنمایی و پردازش اطلاعات اجتماعی نقش دارند، درگیر پردازش درد ناخوشایند نیز بودند و به همین جهت نتوانستند «منابع شناختی کافی را به سایر محرکهای برجسته در محیط اختصاص دهند» (یعنی بازخورد مثبت و منفی از رزومهها). به عبارت دیگر، درد توانایی مغز ما را برای تعیین و اجرای پاسخهای مناسب در تعامل با افراد دیگر کاهش میدهد.
چه منشأ درد یک دندان آبسه یا یک محرک شیمیایی روی پوست ما باشد، درد فیزیکی میتواند باعث شود که در پاسخ به تحریکهایی که در حالت عادی و بدون ما را آزار نمی دهند، به صورت پرخاشگرانه واکنش نشان دهیم و به اطرافیان حمله کنیم.