در سال های گذشته کشف های زیادی درباره ی مغز یادگیرنده شده است. این نگرش ها می توانند معلمان را در طراحی حتی محیط کلاس ها برای یادگیری بهتر شما کمک کنند. در حالی که درک کارکرد مغز می تواند برای معلم ها سودمند باشد، برای شما نیز به عنوان یک دانش آموز می تواند مفید باشد. این موضوع میتواند شما را تشویق کند که به ظرفیت خود برای ارتقای مهارت هایتان باور داشته باشید. این باور ها احتمال تلاش و استفاده بهتر از راهبردهای یادگیری را در شما بیشتر می کند. در این مقاله ما به طور خلاصه برخی از اصول اساسی مغز یادگیرنده را ارائه می دهیم و پیشنهاد می کنیم تکنیک های یادگیری برگرفته از علوم اعصاب را در خانه یا مدرسه امتحان کنید.
مغز شما از حدود 85 میلیارد نورون تشکیل شده است که بیشتر از تعداد ستاره هایی است که می توانید با چشم غیر مسلح در آسمان شب ببینید . نورون سلولی است که به عنوان پیام رسان عمل می کند و اطلاعات را به صورت تکانه های عصبی (مانند سیگنال های الکتریکی) به نورون های دیگر ارسال می کند (شکل1). به عنوان مثال، هنگام نوشتن برخی از سلولهای عصبی در مغز شما پیام “حرکت انگشتان” را به سلولهای عصبی دیگر ارسال می کنند و سپس این پیام از طریق اعصاب (مانند کابل ها) تا انگشتان شما حرکت می کند. سیگنال های الکتریکی که از یک نورون به نورون دیگر منتقل می شوند همان چیزی است که به شما امکان می دهد هر کاری که میخواهید را انجام دهید مثل نوشتن، فکر کردن، دیدن، پریدن، صحبت کردن، محاسبه کردن و غیره. هر نورون می تواند به 10 هزار نورون دیگر متصل شود که باعث تعداد زیادی اتصال در مغز می شود که مانند یک عنکبوت بسیار متراکم به نظر می رسد (شکل 2).
شکل1- شکل دو نورون متصل را نشان می دهد.
شکل 2- این شکل تعداد بسیار زیادی از اتصالات بین سلولهای عصبی را نشان می دهد.
هنگام یادگیری تغییرات مهمی از جمله ایجاد ارتباطات جدید بین سلول های عصبی در مغز شما اتفاق می افتد. به این پدیده انعطاف پذیری عصبی گفته می شود. در واقع هرچه بیشتر تمرین کنید این ارتباطات قوی تر می شود. همانطور که ارتباطات تقویت می شود، پیام ها (تکانه های عصبی) با سرعت بیشتری منتقل می شوند و باعث کارایی بیشتر آن ها می شود. به این ترتیب شما در هر چیزی که یاد بگیرید مثل فوتبال بازی کردن، خواندن، نقاشی کردن و غیره مهارت بیشتری پیدا می کنید. ما می توانیم ارتباط بین نورون ها را با مسیر های پیاده روی در یک جنگل مقایسه کنیم (شکل 3). قدم زدن در یک جنگل بدون دنبال کردن مسیر ردپا دشوار است، به این دلیل که مجبور به کنار زدن و جمع کردن شاخ و برگ درختان هستید تا راه خود را باز کنید. اما هر چه از آن مسیر بیشتر استفاده کنید، برایتان راحت تر و قابل عبور تر خواهد بود. برعکس ، هنگامی که دیگر ردپا را دنبال نکنید ، پوشش گیاهی دوباره رشد می کند و مسیر ردپا به آرامی از بین می رود. این بسیار شبیه به آن چیزی است که در مغز شما اتفاق می افتد. هنگامی که شما تمرین کردن چیزی را متوقف می کنید، ارتباط بین نورون ها ضعیف می شود و در نهایت می تواند از بین برود. به همین دلیل است که شروع دوباره ی درس خواندن زمانی که مدرسه باز می شود اگر تمام تابستان را درس نخوانده باشید دشوار به نظر می رسد. با این حال ممکن است برخی از شبکه های عصبی چنان قوی شوند که مسیر ها و ارتباطات هرگز از بین نروند.
شکل 3- این تصویر نشان دهنده ی تشبیه مسیر پیاده روی در جنگل است.
در واقع یادگیری سلول های عصبی نشان می دهد که مغز شما چقدر پویا است یعنی مغز تغییر می کند و ثابت نمی ماند. تمرین و تکرار پیوسته، سلول های عصبی شما را فعال کرده و باعث یادگیری در شما می شود. این تغییرات از اوایل همان زمانی که کودک در رحم مادرش است اتفاق می افتد و در طول زندگی فرد ادامه می یابد. بنابراین، سوال این است که چگونه می توانید به سلولهای عصبی خود کمک کنید تا ارتباط بینشان ایجاد و تقویت شود؟ در اینجا، ما دو راهبرد پیشنهاد می دهیم که به نظر می رسد با عملکرد مغز شما سازگارتر است و می تواند به شما در یادگیری بهتر کمک کند.
از آنجا که برای تقویت و کارآیی بیشتر لازم است اتصالات بین نورونهای شما چندین بار فعال شود، اولین و مهمترین راهکار این است که آنها مرتباً فعال شوند. به عنوان یک کودک، شما در طی 1 روز قادر به صحبت کردن و راه رفتن نبودید، با تمرین زیاد توانستید این کار ها را انجام دهید. با این حال، توجه به این نکته مهم است که فقط خواندن چیزی یا نگاه انداختن به جدول ضرب برای اتصال نورونها چندان مفید نخواهد بود. همچنین ممکن است کاملاً منزجر کننده و کسل کننده باشد. برای ایجاد ارتباط بین نورون ها، باید جدول ضرب را از حافظه خود بازیابی کنید. به عبارت دیگر، شما باید سعی کنید پاسخ خود را به یاد بیاورید تا ارتباطات نورونی خود را فعال کنید. در واقع ما نمی گوییم که انجام این کار آسان است! ولی دانشمندان فکر می کنند که این “چالش” یادگیری را بهبود می بخشد و نشانگر این است که شما در حال ایجاد ارتباطات جدید هستید.
به یاد داشته باشید، یادگیری چیز جدیدی مانند پیاده روی در میان شاخ و برگ هایی است که هیچ مسیر مشخصی ندارد، احتمالاً در ابتدای راه آهسته خواهید رفت، اما اگر به پیاده روی ادامه دهید، مسیرها شروع به شکل گیری می کنند و در نهایت در مسیرهای پر رفت و آمد راه می روید. علاوه بر این، هنگامی که سعی می کنید آنچه را آموخته اید به یاد بیاورید و دچار اشتباه می شوید این مسئله می تواند به شما کمک کند تا شکافهای یادگیری خود را شناسایی کرده و نشان می دهد که روی کدام مسیر هنوز باید کار شود.
دانشمندان به این موضوع اشاره کردند که انجام تست و امتحان در کنار مطالعه به شما کمک می کند مطالب را بهتر به خاطر بسپارید. برای مثال اگر شما مطالعه ی جدول ضرب را با تست زدن و امتحان گرفتن از خودتان آمیخته کنید، احتمالا عملکردتان در آزمون نهایی بهتر از این است که فقط مطالعه کرده باشید. چرا؟ برای انجام این تستها لازم است که شما اطلاعاتی را از نورونهایی که در آنها اطلاعات ذخیرهشده، بازیابی کنید و بدین ترتیب ارتباطات خود را فعال کرده و به تقویت آنها کمک می کنید. بنابراین هدف این است که بازیابی را به روشی جذاب انجام دهید. تکنیک های مختلفی مانند پاسخ به سوالات تمرین یا استفاده از فلش کارت نیز وجود دارد که می توانید در خانه انجام دهید ( البته به شرطی که تا قبل از به یاد آوردن پاسخ، فلش کارت را برنگردانید!). راهکار های دیگری مثل آماده کردن سوالاتی برای پرسیدن از همکلاسی ها یا والدین یا انجام دوباره ی تست ها و تمرینات نیز هست.
از تخیلاتتان استفاده کنید! در ابتدا آنچه باید به خاطر بسپارید این است که برای اینکه نورون های شما ارتباطات خود را تقویت کنند باید اطلاعات را بازیابی کنید و از گوش کردن یا خواندن پاسخ به تنهایی اجتناب کنید. دوم اینکه شما باید یک راه برای دریافت بازخورد داشته باشید تا بدانید آن چیزی که دریافت کرده اید درست یا نادرست است. اگر با چالش و مشکلاتی روبرو هستید دلسرد نشوید، این یک مرحله از روند یادگیری است که در مغز شما اتفاق می افتد.
حالا که میدانید نورونها برای یادگیری نیاز به فعال شدن مکرر دارند (این به معنای بازیابی اطلاعات) است، احتمالا تعجب میکنید که چند وقت یکبار باید تمرین کنید. دانشمندانی که مغز یادگیرنده را مطالعه می کنند، مشاهده کردند که وقفه و خواب در بین دوره های یادگیری باعث افزایش یادگیری و به حداقل رساندن فراموشی می شود. بنابراین به نظر می رسد که بازیابی اغلب در جلسات تمرینی با فاصله، بهتر از یک تمرین پیوسته و بدون استراحت است. برای مثال به جای مطالعه و انجام تکالیف در 3 ساعت، می توانید این دوره ی یادگیری را به 3 دوره ی 1 ساعته یا حتی 6 دوره ی نیم ساعته تقسیم کنید که پس از آن احساس خستگی نکنید. به طور خلاصه هنگامی که در دوره ی های بازیابی خود فاصله می گذارید، این به مغز شما اجازه می دهد تا ارتباطاتی را که در طول تمرین ها تقویت کرده اید بیشتر کند. زمانی که شما بین تمرین ها فاصله می گذارید در واقع به نورون ها فرصت می دهید که گیرنده های خود را تعویض کنند. این گیرنده ها مانند پریز های الکتریکی هستند که تکانه های عصبی (سیگنال های الکتریکی) را از سلول های عصبی دیگر دریافت می کنند. کمی استراحت به آن ها کمک می کند تا نورون ها بهتر کار کنند در نتیجه می توانند تکانه های عصبی خود را به راحتی به سلول های عصبی دیگر منتقل کنند. شما با یک خواب بین جلسات تمرینی، در واقع از یک جلسه تمرینی رایگان بهره مند می شوید زیرا هنگام خواب مغز شما ارتباط بین نورون هایی را که در طول روز فعال بوده اند را دوباره فعال می کند. همچنین شما با یک چرت روزانه هم می توانید از مزایای مشابهی بهره مند شوید. پس دفعه بعد که در کلاس به خواب رفتید می توانید به معلمتان بگویید که در واقع در حال بازیابی اطلاعات هستید!به طور خلاصه ، هنگام فاصله گرفتن از یادگیری به ویژه در تمرین بازیابی ، مغز شما بیشتر از زمانی که در یک جلسه طولانی یاد می گیرید فعال می شود.
در این مرحله، شما احتمالاً از خود می پرسید که چگونه باید در زندگی روزمره خود یادگیری را انجام دهید. خبر خوب این است که روش های مختلفی برای انجام آن وجود دارد و می تواند به راحتی با مهارت های مختلف مانند حل مسائل ریاضی یا حفظ تعاریف انجام شود. مهمترین تغییراتی که میتوانید در برنامه تحصیلی خود انجام دهید این است که جلسات را به جلسات کوچکتر تقسیم کنید. همچنین میتوانید از معلم خود بخواهید که مرور هفتگی و کوییز و سایر تکالیف دیگری را برایتان تعیین کند. به طور خلاصه، یک نکته را باید بخاطر بسپارید که اطلاعاتی که قبلاً آموخته شده بودند، برای یادگیری مجدد به تلاش کمتری احتیاج دارند زیرا فاصله به مغز شما زمان می دهد تا ادغام شود – به این معنی که مغز شما اجزای سازنده مورد نیاز برای اتصالات بین نورونهای شما را تولید می کند.
مغز شما جایی است که یادگیری اتفاق می افتد، بنابراین شما باید نورون های خود را فعال نگه دارید تا از کلاس یا زمان مطالعه ی خود حداکثر استفاده را کنید. 2 راهبرد یادگیری ارائه شده در این مقاله این پتانسیل را دارند که با ایجاد شرایط بهینه برای تقویت و تحکیم ارتباطات بین نورون ها در یادگیری بهتر به شما کمک کنند. حالا می دانید که می توانید با استفاده ی مکرر از رد پاها در مغز خود و با فاصله گذاری در تمرین ها، بهتر یاد بگیرید. این درک بیشتر از چگونگی یادگیری مغز و استفاده از استراتژی های یادگیری، اکنون می تواند به شما کمک کند تا مغز خود را به خوبی یاد بگیرید و درک کنید.