اختلال بیشفعالی نقص توجه (ADHD)
گذشته، حال، آینده
اختلال بیشفعالی نقص توجه (Attention deficit / hyperactivity disorder) یکی از شایعترین اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان است. این اختلال در سال جاری حدود 4. 4 درصد از بزرگسالان ایالات متحده را تحت تاثیر قرار داده است. نشانگان آن عبارتند از: مشکل تمرکز و توجه، مشکل کنترل رفتار و سطوح بسیار بالایی از فعالیت. مطالعات نشان میدهند که آمار تعداد کودکان مبتلا به ADHD رو به افزایش است.
زمانی تصور میشد که ADHD یک اختلال گذرای دوران کودکی است و کودکان پس از ورود به سالهای نوجوانی آن را پشت سر خواهند گذاشت. در گذشته ADHD به عنوان یک اختلال رفتاریِ ناشی از عوامل محیطی، مثلا داشتن والدین ناسازگار تلقی میشد. فرایند رشد مغز افراد مبتلا به ADHD نمیتوانست به طور مستقیم مورد مطالعه قرار گیرد، بلکه معمولا فقط با مشاهده رفتار و یا با استفاده از دیگر روشهای غیرمستقیم برآورد شده است. ADHD با داروهای آزادکننده فوری محرکهایی مانند متیلفنیدات (مثلا، ریتالین) تحت درمان قرار میگرفت، که به خوبی کار میکرد با این حال تاثیر آن فقط چند ساعت طول میکشید. (methylphenidate) (Ritalin)
کودکان در طول روز نیاز به دوزهای متعددی داشتند که برنامههای مدرسه و فعالیتهای روزانه آنان را مختل میکرد.
تصویربرداریهای مغز نشان میدهند که رشد برخی از مناطق مغز کودکان مبتلا به ADHD، در مقایسه با کودکان بدون این اختلال به طور متوسط با سه سال تاخیر همراه است. این تاخیر بیشتر در مناطقی از مغز مشاهده شده است که در سرکوب اقدامات و افکار نامناسب، تمرکز و توجه، یادآوری لحظه به لحظه چیزها، کار برای پاداش، و برنامهریزی (قشر پیشانی) نقش دارند. در مقابل، ناحیهای که حرکت را کنترل میکند (the motor cortex) تمایل دارد که سریعتر از حد طبیعی بالغ شود؛ یک استثنا در الگوی تاخیر. این ناسازگاری در رشد مغز ممکن است دلیلی برای بیقراری و ناآرامی شایع در میان افراد مبتلا به ADHD باشد.
رشد برخی از مناطق مغز کودکان مبتلا به ADHD، در مقایسه با کودکان بدون این اختلال به طور متوسط با سه سال تاخیر همراه است.
یافتههای حاصل از مطالعه درمان ADHD کودکان پیشدبستانی (PATS) نشان میدهد که استفاده از دوز کم متیلفنیدات (به عنوان مثال، ریتالین) برای درمان کودکان 3 تا 5 ساله مبتلا به ADHD شدید، میتواند موثر باشد. معلوم شده است که پاسخ کودکان پیشدبستانی به داروهای ADHD، با تعداد اختلالات روانی همزمانی که کودک دارد، مرتبط است. کودکانی که اختلالات روانیی همزمان کمتری دارند، به احتمال بیشتری به درمان متیلفنیدات (methylphenidate) پاسخ میدهند، در حالی که کودکانی که دارای سه یا چند اختلال همزمان هستند، به درمان پاسخ نمیدهند.
برای بعضی از کودکان، مداخلات رفتاری اولیه (early behavioral interventions) که برای کاهش نشانههای ADHD در کودکان پیشدبستانی طراحی شدهاند، ممکن است جایگزینهای مؤثر یا مکملی برای درمان با دارو باشند. محققان در مقایسه برنامه آموزش والدین (parent education) با مداخله چند_مولفه ای (multi-component intervention) دریافتند که مشکلات رفتاری کودکان در هر دو برنامه کاهش چشمگیری داشته و مهارتهای اجتماعی آنان پس از یک سال بهتر شده است. برنامه آموزش والدین (PE)، بر آموزش مهارتهای فرزندپروری در یک محیط گروهی متمرکز شده بود. مداخله چند_مولفه ای (MCI) شامل کلاسهای آموزش والدین و همچنین مداخلات انفرادی در خانه و در مهد کودک یا مراقبت روزانه بود.
مطالعه چنددرمانی (Multimodal Treatment Study) در حال انجام بر روی کودکان مبتلا به ADHD به درک بیشتر تصمیماتِ درمانی بلندمدت کمک میکند. به عنوان مثال، محققان در مطالعه چنددرمانی دریافتند که اگر داروهای تجویز شده به طور منظم توسط پزشک مربوطه نظارت شده و دوزهای آن براساس نیازهای کودک تنظیم شوند، بهتر کار میکند. همانطور که کودکان مبتلا به ADHD بالغ میشوند، حفظ یک پاسخ بهینه درمانی، احتمالا نیاز به تلاش مستمری خواهد داشت که ضمن توجه به مشکلات بلندمدتِ تحصیلی و رفتاری آنان، با نیازهای دوره نوجوانی آنان نیز سازگار باشد.
تحقیقات جدید، که به ارتباط «ژنتیک»، «رشد»، و «عملکرد مغز» میپردازد، به دانشمندان در درک نحوه توسعه ADHD کمک میکند. یکی از این مطالعات نشان داد که مناطق مغزیِ کنترل کننده توجه در کودکانی (مبتلا به ADHD) که حامل نسخه ژنی خاصی برای نوعی گیرنده شیمیاییعصبی در مغز بودند، نازکتر بود. با این حال، ضخامت این مناطق در طول سالهای نوجوانانی این کودکان توام با مراقبتهای بالینی به حالت طبیعی باز گشت. اگر چه این نسخه ژنیِ خاص خطر ابتلا به ADHD را افزایش میدهد، ولی نتایج بالینی بهتر و IQ بالاتری نسبت به دو نسخه دیگر همان ژن در جوانان مبتلا به ADHD به همراه داشت.
تحقیقات همچنان در جستجوی روش های ابتکاری بهتری برای درمان ADHD هستند و ممکن است روزی گزینههای بیشتری برای کودکانی ارائه دهند که نمیتوانند داروهای ADHD را مصرف کنند یا به آنها پاسخ نمیدهند. این روشها شامل استفاده از نوروفیدبک (neurofeedback) و درمانهای روانشناختی جدید است. با توجه به نگرانیهای مربوط به ایمنیِ داروهای محرک برای درمان کودکان مبتلا به ADHD، یک مطالعه تأمینشده توسط NIH نشان داده است که ارزیابی (screening) بیماریهای قلبی با استفاده از الکتروکاردیوگرام (ECG) حداقل از نظر هزینه بسیار مقرون به صرفهتر است. به گفته محققان افزودن ECG به استاندارد مراقبتهای جاری ممکن است به شناسایی کودکانی که در معرض خطر ایست ناگهانی قلب هستند، کمک کند و فرصتی به پزشکان ارائه نماید تا کودکان را از بازیهای ورزشی رقابتی که میتواند منجر به یک رویداد قلبی شود، منصرف سازند. برای درک بهتر و مقابله با مسئله نادر اما جدیِ مرگ ناگهانی کودکانی که از داروهای محرک استفاده میکنند، تحقیقات بیشتری لازم است.
برای درک بهتر و مقابله با مسئله نادر اما جدی مرگ ناگهانی کودکانی که از داروهای محرک استفاده میکنند، تحقیقات بیشتری لازم است.
در حالی که ممکن است نشانگان ADHD در برخی از کودکان توام با رشد آنان کاهش یابد، دیگران ممکن است همچنان با مشکلات مداومی روبرو شوند. یک مطالعه اخیر نشان داده که بزرگسالان مبتلا به ADHD، در مشکلاتی مانند طلاق، بیکاری، سوء مصرف مواد و ناکارآمدی دارای نرخی بالاتر از حد متوسط هستند. همچنین، در حالی که بسیاری از بزرگسالان مبتلا به ADHD برای «سایر اختلالات روانی» یا «سوء مصرف مواد»، درمان میشوند، نسبت کوچکتری برای نشانگان «خود ADHD» درمان دریافت میکنند.
برای ارزیابی اثرات ADHD در طول زندگیِ فرد مبتلا و پیدا کردن راههای بهتر برای تشخیص و درمان ADHD در بزرگسالان، مطالعات بیشتری (با تمرکز ویژه بر روی ارتقاء مهارتها و بهبود عملکردها) مورد نیاز است.
به منظور کسب اطلاعات بیشر، اینجا را کلیک کنید.