آقای دکتر محمدتقی جغتایی، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران و رئیس انجمن علوم اعصاب ایران هستند. ایشان از مشاوران عالی ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی میباشند. در این مصاحبه از ایشان راجع به کارگروه توانبخشی شناختی کودک که اخیراً در ستاد فعال شده است، پرسیدهایم.
آقای دکتر، این کارگروه در چه زمانی و با چه هدفی تأسیس شد؟
این کارگروه جزئی از برنامه استراتژیک ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی است که هدفش ارتقاء تواناییهای شناختی آحاد جامعه است. این کارگروه در سال 99 تشکیل شده بود، اما اولویتش حوزه سالمندان بود. چون این گروه نیاز به تقویت تواناییهای شناختی و پیشگیری از افت شناختی دارند.
هدف ما افزایش سواد شناختی سالمندان بود. اواخر سال 99 بر آن شدیم که در سال 1400 یک گروه هدف دیگر داشته باشیم و آن کودکان و اختلال تکاملی در کودکان بود که جز اولویتهای سال 1400 قرار گرفت. در واقع این کارگروه در 1399 مورد تأیید شورای مدیران ستاد قرار گرفت و از اوایل 1400 هم فعال شد.
هیئت مؤسس چه کسانی بودند؟
شاید کلمه هیئت مؤسس موضوعیت نداشته باشد و بهتر است بگوییم اعضای کارگروه چه کسانیاند. اعضای کارگروه ترکیبی هستند از اساتیدی که در حوزه اختلال تکاملی کودکان فعال هستند و فناوران و خدمتدهندگان این حوزه. یعنی ترکیبی است از اساتید دانشگاه که دانش تولید میکنند و کسانی که به کودکان با اختلال تکاملی خدمت ارائه میدهند و همچنین کسانی که در این حوزه فنآورند. از رشتههایی مثل فوقتخصص روانپزشکی اطفال، فوقتخصص اعصاب اطفال، متخصصان علوماعصاب شناختی، متخصصان روانشناسی اطفال، روانشناسان بالینی و کاردرمانگران و گفتاردرمانگرانی که در حوزه کودکان فعال هستند، در اینجا حضور دارند. همچنین فناوران در حوزه کامپیوتر، نرم افزار، IT و مهندسی. نمایندگانی هم از سازمانهایی که متولی این کار در کشور هستند، از وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تا سازمان آموزش و پرورش استثنایی و سازمان بهزیستی کشور در این کارگروه شرکت دارند.
این کارگروه، الگوهای خارجی هم داشته است؟
بله این مدلها در حوزه اختلال تکاملی کودکان فعال هستند و کشورها در این موضوع برنامههای ملی هم دارند. ایران هم در گذشته تجربیاتی در این حوزه داشته است. ما در گذشته در حوزه نظام سلامت، وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی و آموزش پرورش استثنایی تجربیات خوبی داشتیم. آموزش پرورش استثنایی متولی غربالگری کودکان قبل از ورود به مدرسه است و همینطور مداخلات بعدی را نیز انجام میدهد. برنامه این است که اگر کودک مشکل یا تأخیر تکاملی دارد، همانجا غربالگری شود. نقش ستاد علوم شناختی ارائه خدمات یا اجرای پروژهها نیست، بلکه هم نقش سیاستگذاری و هم حمایت را برعهده دارد. در مدتی که کارگروه تشکیل شده، برنامهای در حال اجراست که در آن تجربیات کشوری و جهانی را در حوزه مداخلات غربالگری و مداخلات تکاملی کودکان جمعآوری کردهایم. دوم این که فراخوانی با موضوع پژوهش در این رابطه، چه در حوزه فناوریها چه در حوزه مداخلات، غربالگری و… منتشر شده است. منتظر ارسال پروژهها از طرف پژوهشگران، فناوران، و درمانگران هستیم. هدف ستاد در این فراخوان صرفاً اساتید نیستند. بلکه همزمان درمانگران نیز تجربیاتی دارند که میتوانند در قالب پروژههایشان بفرستند. فراخوان دیگر، چالشی است مربوط به ابزارها و تکنولوژیهای غربالگری و توانبخشی اختلالات تکاملی که توسط شتابدهنده کلینیک مغز و شناخت اجرا شد.
فراخوانی با موضوع پژوهش در این رابطه، چه در حوزه فناوریها چه در حوزه مداخلات، غربالگری و… منتشر شده است. منتظر ارسال پروژهها از طرف پژوهشگران، فناوران، و درمانگران هستیم. هدف ستاد در این فراخوان صرفاً اساتید نیستند. بلکه همزمان درمانگران نیز تجربیاتی دارند که میتوانند در قالب پروژههایشان بفرستند.
چه اختلالاتی مورد توجه این کارگروه است؟
در اختلالهای تکاملی، چند اختلال خیلی مورد توجه است: مثلاً اوتیسم که از گذشته تا به حال جزو اولویتهای ستاد بوده است. البته سازمانهای دیگر هم مداخلات خوبی تا به حال انجام دادهاند. بیشفعالی یا ADHD نیز مورد توجه است. اختلالات یادگیری، هم شیوع زیادی دارند و هم پنهان باقی میمانند، چرا که اختلالی است که درجات خفیف تا شدید دارد و بخش خفیف آن شایع و اثرگذار در شرایط تحصیلی، زندگی و رشدی کودکان است. خانوادهها کمتر متوجه آن میشوند و کمتر به آن میپردازند. به همین دلیل در فراخوانها اولویت ویژهای به آن داده شده و کار مشترکی با آموزش و پرورش استثنایی در مورد آن در دست داریم.
البته آموزش پرورش استثنایی دو بخش دارد: یکی برای خود کودکان استثنایی که در غربالگری کودکان قبل از ورود به مدرسه است. در این بخش از وظیفه قرار است یک کار ملی با همکاری ما انجام بدهد، این کار شامل طراحی تستهای غربالگری برای اختلالات یادگیری، بومیسازی آنها، اجرای پایلوت این غربالگری و توسعه مراکز انجامدهنده این مداخلات است. این غربالگریها هرچه زودتر رخ دهد، بهتر است. برخی اختلالات مثل اختلال یادگیری در سنین سه تا چهار سال به بالا خودشان را نشان میدهند. برخی اختلالات رشدی و جسمی در سنین پایینتر قابل تشخیصاند. پس جامعه هدف از نوزادی تا کودکی است. در جلسه مشترکی که با حضور معاون وزیر آموزش پرورش و رئیس آموزش پرورش استثنایی و مدیران ستاد داشتیم، محورهای این کارهای مشترک مشخص شد.
در مورد کارگروه و فعالیتهای آن تمرکز بر روی اختلالات مذکور است یا مسئله ارتقای شناختی هم جز اهداف است؟
ما در مورد افزایش رشد مغزی کودک بحثی داریم. ما میدانیم عمده رشد مغز مربوط به سالهای اول زندگیست.
سیناپسها و مدارهای عصبی مربوط به مهارتهایی که کودک در آینده خواهد داشت، آنجا شکل میگیرند. مهارتهای کلامی، حافظهای، فنی، شناختی، شخصیت و… از این دستهاند. اینها چیزهایی است که در دوران کودکی شکل میگیرد. در این دوران مغز خاصیت انعطافپذیری دارد و اگر در این دوران بشود برای افزایش تواناییها و مهارتهای کودکان قدمی برداشت، اتفاقات خوبی است و ستاد برنامههایی در این رابطه هم دارد.
دورنمای این کارگروه چیست؟
سیاستهای سازمان بهداشت جهانی و کشوری این است که اختلالات شناختی زودتر پیدا بشوند. ابزارها و روشهایی پیدا بشوند که کودکان با اختلال یا تأخیر در رشد را زود تشخیص دهند و مداخلاتی برای آنها انجام شود. این امر میتواند یک برنامه کشوری در همه حوزهها بشود. هم خانوادهها خودشان حساس میشوند و هم پژوهشگران و سازمانهای مربوطه، حساسیت بیشتری پیدا میکنند تا بتوانیم در آینده کودکانی با تواناییهای مغزی بیشتری داشته باشیم یا کودکی با اختلال یا تأخیر در رشد، زود تشخیص داده شده و درمان شود.
منبع: مجله مغز و شناخت، شماره 17، بهار 1400