به کاری ساده مثل تماشای یک برنامه تلویزیونی، درحالیکه با دوستتان در حال پیام دادن هستید فکر کنید. شاید در ابتدا متوجه نشوید که چقدر از برنامه تلویزیونی را از دست دادهاید، اما ناگهان سربلند میکنید و با خودتان فکر میکنید: "صبر کن، چه اتفاقی افتاد؟" بعد مجبور میشوید از کسی که کنارتان نشسته، بپرسید چه شده یا کمی برنامه را به عقب برگردانید. این اتفاق نشان میدهد که مغز ما برای انجام همزمان دو کار مشابه، مثل پیام دادن و تماشای برنامه، دچار مشکل میشود.
همه ما فکر میکنیم توانایی انجام چند کار به طور همزمان، یکی از ویژگیهای جذاب و مفید ماست. مغز محدودیتهایی دارد و چندوظیفه بودن، آنطور که فکر میکنیم، مؤثر نیست. یکی از دلایل این محدودیت، عملکرد شبکههای توجه در مغز است.
شبکههای توجه، مسئول آمادهسازی ذهن برای تمرکز و هدایت توجه به محرکهای مهم هستند. اين كار، با مدیریت و اولویتبندی اطلاعات محیطی انجام ميگيرد. این شبکهها، در بخشهای مختلف قشری و زیر قشر قرار دارند. آنها با همکاری یکدیگر، محرکهای مختلف محیطی را شناسایی کرده و تمرکز شما را حفظ میکند. در انجام چندوظیفه بهصورت همزمان، شما بین رویدادهای محیطی و حافظه، جابهجا میشوید و وظایف مختلف را انجام میدهید.
اما چون منابع محدودی از انرژی در اختیار این شبکهها قرار دارد، حتی وقفهای بهظاهر بیاهمیت، مانند هشدار پیامک هنگام درسخواندن، میتواند عملکرد این شبکه را مختل کند. برای مثال، وقتی گوشی شما هنگام مطالعه، یک پیام هشدار میدهد، ذهن شما فقط به صدای آن توجه نمیکند؛ بلکه درگیر فکرکردن به محتوای پیام و فرستنده آن میشود. همین باعث میشود تمرکزتان از دست برود و کار اصلی با اختلال مواجه شود.
پاسخ این است که این توانایی بستگی به نوع کارها دارد. برای مثال، صحبتکردن با دوستتان هنگام قدمزدن معمولاً مشکلی ایجاد نمیکند، زیرا این دو کار، از بخشهای متفاوتی از مغز استفاده میکنند. اما اگر بخواهید همزمان صحبت کنید و یک تحقیق بنویسید، احتمالاً به مشکل برمیخورید، چون هر دو فعالیت نیازمند استفاده از یک سیستم شناختی هستند.
تمرین میتواند مهارت چندوظیفهای را بهبود بخشد. برای مثال، یک نوازندهی حرفهای موسیقی هنگام اجرا، همزمان به نواختن ساز، خواندن نتها و هماهنگی با گروه توجه میکند. این توانایی نتیجه سالها تمرین مداوم است که به او اجازه میدهد وظایف پیچیده را بهصورت خودکار انجام دهد. اما نکتهای که در مورد این تمرینها وجود دارد این است که شما با تمرینکردن، بهطورکلی در چندوظیفهای شدن بهتر نخواهید شد، بلکه این کار فقط شما را در انجام وظایف خاصی در یک محیط مشخص بهتر میکند.
باوجود تمام تمرینها، حتی همین نوازنده خبره، ممکن است در انجام همزمان کارهای سادهای مثل استفاده از لباسشویی و آمادهکردن شام دچار مشکل شود؛ یا هنگام صحبتکردن و حل یک مسئله ریاضی، تمرکز خود را از دست بدهد.
در نهایت، اگرچه انجام همزمان چند کار جذاب به نظر میرسد، اما مغز ظرفیت محدودی دارد؛ توجه به این نکته، کمک میکند بهرهوری خود را با تمرکز بر یک وظیفه در هر لحظه، افزایش دهید. با پذیرش این واقعیت، کارها را بادقت بیشتری انجام داده و از استرس ناشی از مدیریت همزمان وظایف مختلف، رهایی خواهید یافت.
منبع مقاله : https://B2n.ir/k06710