پژوهش ها از این ایده حمایت می کند که ورزش و فعالیت بدنی بر سلامت مغز و عملکرد آن تاثیرگذار است. ورزش منظم می تواند به عنوان یک رویکرد غیردارویی برای حفظ سلامت مغز و بهبود توانمندی های آن کاربردی باشد. اثربخشی فعالیت های بدنی بر سلامت مغز و شناخت، در گروه های سنی مختلف و افراد سالم و بیمار مطالعه شده است. در این مقاله به مرور برخی از این مطالعات می پردازیم.
پیش از بررسی پژوهش ها، فعالیت بدنی و ورزش را یک بار دیگر تعریف کنیم. به نقل از سازمان جهانی بهداشت، فعالیت فیزیکی هر حرکت عضلانی-اسکلتی است که باعث مصرف انرژی می شود. بنابراین عبارت فعالیت بدنی یک عبارت جامع برای تمام فعالیت هایی است که به طور تفریحی یا برنامه ریزی شده در اشکال و روش های مختلف انجام می دهیم. شدت و دفعات این فعالیت ها متغیر است. در منابع معمولا میان فعالیت بدنی (Physical activity) و ورزش (Physical exercise) افتراق قائل می شوند. ورزش، فعالیت بدنی ساختار یافته و برنامه ریزی شده است و زیر مجموعه آن محسوب می شود.
فعالیت بدنی در پیشگیری و بهبود بیماری های نورودژنراتیو تاثیرگذار است.
سبب شناسی اختلالات نورودژنراتیو مانند سایر بیماری های مرتبط با مغز و شناخت، فرایند پیچیده ای دارد. محققان در تلاشند تا بیومارکرهایی برای تشخیص زودهنگام این بیماری ها معرفی کنند. در شرایطی که فرصت تشخیص و مداخله زودهنگام برای بشر فراهم نشده ، توجه بیشتر به اثربخشی اصلاح سبک زندگی مانند ورزش منظم و تغذیه سالم طرفداران زیادی پیدا کرده است.
ورزش با تقویت تولید فاکتورهای نوروتروفیک، انتقال دهنده های عصبی و هورمون ها می تواند در بهبود این گروه از بیماری ها نقش ایفا کند. تاثیر مثبت ورزش بر بقای نورون ها، کاهش استرس اکسیداتیو، انعطاف پذیری عصبی، پاسخ های فیزیولوژیکی در مقابل استرس فیزیکی یا روانی-اجتماعی و نورون زایی در پژوهش های مختلف گزارش شده است. اثرگذاری ورزش در سلامت شناختی را می توان در نتایج مطالعاتی که آثار فقدان آن را بررسی می کنند نیز جستجو کرد. حذف ورزش و فعالیت فیزیکی از سبک زندگی ما می تواند احتمال ابتلا به بیماری هایی مانند آلزایمر و پارکینسون را افزایش دهد.
به نظر می رسد سطوح مختلف فعالیت بدنی باعث پیشگیری زوال شناختی و یا کند شدن پیشروی دمانس می شود. مطالعات اپیدمیولوژی از این ایده که فعالیت بدنی سبک یا متوسط، زوال شناختی را کند می کند و مشکلات رفتاری را در بیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر بهبود می بخشد، حمایت می کند. فعالیت بدنی سبک به این معنی که حتی پیاده روی افراد مسن، از آن ها در برابر زوال شناختی محافظت می کند. برای تاکید بر این گزاره می توان به یک مطالعه متاآنالیز در سال ۲۰۱۱ اشاره کرد. این مقاله نیز نتیجه گیری کرده که همه سطوح فعالیت فیزیکی بر پیشگیری از دمانس تاثیرگذار هستند.
البته در این بین اختلاف نظرهایی نیز به چشم می خورد. به طور مثال متاآنالیز دیگری در سال ۲۰۱۹ ادعا می کند که هیچ ارتباطی بین دمانس و فعالیت فیزیکی افراد (۱۰ سال قبل از شروع بیماری یا بیشتر) وجود ندارد. برای قضاوت دقیق تر لازم است پژوهش های بیشتری در این زمینه انجام گیرد.
فعالیت بدنی هم چنین می تواند برای بهبود علائم بیماران مبتلا به پارکینسون، اسکلروز جانبی آمیوفتریک و ام اس نیز تاثیرگذار باشد. البته باید ملاحظات مربوط به هر بیماری را در نظر داشت. مثلا دنبال کردن روتین های منظم ورزشی در مراحل پیشرفته آلزایمر یا پارکینسون دشوارتر خواهد بود. بیماران ام اس نسبت به خستگی بسیار آسیب پذیر هستند. تا چند سال پیش درمانگران برای جلوگیری از بروز خستگی و تشدید علائم ام اس، فعالیت بدنی را به عنوان یک راهکار بهبود پیشنهاد نمی کردند. پژوهش های اخیر رویکرد متفاوتی در این زمینه ارائه کرده است.
ارتباط فعالیت بدنی و سلامت شناختی از زوایای دیگر نیز قابل بررسی است. سبک زندگی بی تحرک یکی از عوامل اصلی ایجاد بیماری های مزمن مانند چاقی، دیابت نوع ۲ و بیماری های قلبی عروقی است. عدم فعالیت بدنی چهارمین علت مرگ در سراسر جهان اعلام شده است. تحقیقات نشان داده است که فعالیت بدنی می تواند از بیماری های ذکر شده جلوگیری کند. آیا میان این بیماری ها و اختلال های نورودژنراتیو ارتباطی وجود دارد؟ مطالعات زیادی از ارتباط سبب شناسانه این بیماری ها سخن می گوید. دیابت نوع ۲، پارکینسون و آلزایمر از جنبه آسیب شناسی مسیرهای مولکولی مشترکی دارند. برخی تحقیقات از این ایده پشتیبانی می کنند که تشخیص دیابت بر بدتر شدن علائم و پیشروی پارکینسون و آلزایمر تاثیر داشته است. این دست پژوهش ها محققان را تشویق می کند تا فرضیه ارتباط فعالیت بدنی بر روند بیماریهای نورودژنراتیو را چه با رویکرد اثربخشی مستقیم و چه با رویکرد اثربخشی غیر مستقیم (کاهش فاکتورهای خطر یا بیماری های مرتبط دیگر) جدی تر دنبال کنند.
ورزش، کارکردهای شناختی را بهبود می بخشد.
تاثیر ورزش و فعالیت بدنی بر کیفیت خواب، حافظه، خلق و خو، توجه و تمرکز، کارکردهای اجرایی، سرعت پاسخ و زبان بارها مطالعه شده است. بخش قابل توجهی از این پژوهش ها فعالیت بدنی را بر تقویت عملکردهای شناختی موثر می داند. برای نمونه، محققان نشان داده اند تمرینات تعادلی می تواند کارکردهای شناختی-فضایی را تقویت کرده و در نواحی مغزی مربوط به پردازش حرکتی تغییرات ساختاری ایجاد کند. در مطالعه ای دیگر مشخص شده طناب زنی می تواند توجه را بهبود ببخشد. همچنین گزارش شده انجام یک دوره ی ۹ هفته ای تمرینات ایروبیک در بهبود کنترل شناختی نقش بسزایی داشته است.
به نظر شما وضعیت شناختی ما در طی جلسات ورزش یا پس از آن تغییرات قابل توجهی دارد؟ ژنگ و همکارانش پاسخ این سوال را در طی یک مقاله مروری در سال ۲۰۲۱ منتشر کرده اند. آنها گزارش می کنند حدود ۴۲ پژوهش در سال ۲۰۲۰، بهبود کارکردهای اجرایی در طول جلسه ورزش را تایید می کند. در مقابل ۱۴ پژوهش در همین سال تفاوت قابل توجهی در کارکردهای اجرایی افراد حین جلسه ورزش مشاهده نکرده است. ۱۵ پژوهش مدعی افت کارکردهای اجرایی در جلسه ورزش هستند. به نظر می رسد بهبود توانمندی های شناختی همزمان با فعالیت هایی که شدت متوسط دارند، گزارش شده است. در مقابل افت شناختی همزمان با انجام ورزش های سنگین رخ داده است. طول جلسه ورزش و شدت آن مشخص می کند این فعالیت چه اثر آنی بر شناخت فرد خواهد گذاشت.