از اواسط قرن نوزدهم میلادی دانشمندان با استفاده از تکنیکهایی مغز انسان را در طی زمان از گزند فساد حفظ کردند و سپس مغزهایی را به دور یکدیگر جمع آوری نمودند! امروزه بسیاری از آن مجموعهها به علت کمبود بودجه و سرمایهگذاری نامناسب و کم شدن نیاز به مطالعه روی مغزهای واقعی، به علت پیشرفت تکنیکهای تصویربرداری مغزهای زنده، در زیرزمینها و اتاقهای پشتی در حال خاک خوردن هستند. خوشبختانه تعداد کمی از این مجموعههای حیرتانگیز امروزه در معرض دید عموم قرار دارند. تعدادی از این مجموعهها جهت مطالعهی بیماریهای مغز و اعصاب گردآوری شدهاند، درحالیکه عدهایی دیگر جهت تلاش مذبوحانه برای ارتباط دادن سایز مغز با نژاد و جنس و نبوغ! در اینجا به معرفی هفت مجموعهی معروف مغز میپردازیم:
1.اینشتین/موزه موتر
به نظر میرسد که شما میتوانید مغز یکی از نوابغ قرن بیستم میلادی یعنی آلبرت اینشتین را در این موزه بازدید کنید. از سال 2011 موزهی موتر در فیلادلفیا 46 مقطع از مادهی خاکستری مغز اینشتین تهیه کرده است که با روشهای خاصی رنگ آمیزی شده و روی اسلایدهای شیشهای قرار داده شده است.
نوروپاتولوژیستی به نام لوکی رورک آدامز پس از گرفتن این مقاطع از یک همکار در دههی 1970 آنها را به این موزه اهدا کرده است. اگرچه خود اینشتین تمایلی به قرار دادن مغزش در معرض دید عموم نداشته و وصیت کرده بود که جسد او را بعد از مرگ بسوزانند تا هیچگاه استخوانهایش مورد احترام عدهای قرار نگیرد، اما فقط به بخشی از وصیت او عمل شد! اکثر بخشهای بدن او سوزانده شد، اما پاتولوژیست پزشکی قانونی، مردی به نام توماس هاروی، تصمیم گرفت که مغز او را برای انجام مطالعات نگهداری کند. او میخواست دنبال شواهد نوروآناتومیکی بگردد که اینشتین را بسیار شاخص کرده بود. خانوادهی اینشتین نسبت به این موضوع نگران بودند، اما هاروی به آنها اطمینان داد که از مغز او فقط جهت بررسیهای علمی استفاده خواهد شد.
اخیراً برخی به هاروی اتهام دزدی زدهاند، اما در آن دوره پاتولوژیستها مجاز بودند نمونههایی را که از اجساد تهیه میکنند، برای خود نگهداری کنند.
از آن زمان تاکنون بررسیها و پژوهشهای دور و درازی که روی مغز اینشتین برای کشف علت نبوغ او انجام شده است، به نتایج امیدوارکنندهای نائل نشدهاند.
2.نمونههای پائول بروکا / موزهی دوپویترن
موزهی دوپویترن در لندن حاوی صدها اسکلت، مولاژهای بیماریهای پوستی و ارگانهای غوطهور در ظروف شیشهای است. همچنین این موزه مأوای دو مورد از مشهورترین نمونههای مغزی تاریخ علم است. در سال 1861، جراح و مردمشناس برجسته پائول بروکا اولین نفری بود که نظریهی “لوکالیزاسیون مغزی” را ارائه کرد. این نظریه بیان میدارد که هر ناحیه مخصوص از مغز مسئول انجام وظایف مخصوصی است. نمونههایی که بروکا از مغز دو بیمار مبتلا به آفازی که فاقد قدرت تکلم بودند، یعنی آقای لبورن و لیلانگ، تهیه کرد، نشانگر ارتباط بین ضایعات ناحیهی خاصی از لوب فرونتال چپ مغز و فقدان قدرت تکلم بود. بیمارانی که در این ناحیه از لوب فرونتال دچار ضایعه میشوند میتوانند کلام سایرین را درک کنند، اما نمیتوانند کلمهها را کنار هم قرار دهند و تکلم سلیسی داشته باشند. مطالعات بروکا دروازهای به سوی علوم اعصاب نوین بود. امروزه به آن ناحیه از مغز، ناحیهی بروکا گفته میشود. امروزه مغز آقای لیبورن و لیلانگ به عنوان عجایب آناتومی در ناحیهای از موزهی دوپویترن نگهداری میشود که زمانی در قرن 15 سالن ناهارخوری بوده است. گاهی گفته میشود که مغز خود بروکا هم در این موزه نگهداری میشود، اما مسئولین همواره این موضوع را تکذیب کردهاند. به نظر میرسد مسائل پیرامون مغز دانشمندان حالت رازآلود دارد!
3.چارلز باباژ / لندن
چارلز باباژ ریاضیدان، مخترع و مهندس انگلیسی بود که گاهی از او به عنوان پدر علوم کامپیوتر یاد میشود و ماشین تفاضلی اختراع شده توسط او در سال 1821 اولین ماشین حساب اتومات به شمار میرود، همچنین ماشین تحلیلی ساخته شده توسط او از جهاتی شبیه کامپیوترهای امروزی است. به علت کار مشترکی که او همراه با آدا لاولس انجام داد، گاهی از او به عنوان اولین برنامهنویس کامپیوتر یاد میشود. باباژ همیشه از زمانهی خود جلوتر بود. او مغز خود را نیز به علم اهدا کرد! امروزه مغز او در دو مکان در لندن در معرض دید عموم قرار دارد. یک نیمه از مغز او در موزهی علم لندن و نیمهی دیگر در موزهی هانتریان در رویال کالج جراحان قرار دارد.
4.مجموعه مغز کورنل
این مجموعه توسط آناتومیستی به نام بورت گرین وایلدر ، مؤسس دپارتمان آناتومی دانشگاه کورنل، جمعآوری شده است. در سال 1889 انجمن مغز کورنل، تصمیم به جمعآوری مغز انسانهای تحصیلکرده و با انضباط نمود. وایلدر امید داشت که نشان دهد که چگونه مغز این افراد با مجرمین و بیماران مغزی تفاوت دارد. تحقیقات نشان داد که او حداقل با فناوریهای آن دوره موفق به انجام این کار نشد!
این مجموعه شامل صدها نمونه است. امروزه 70 نمونهی نامعلوم در زیرزمین کورنل و 8 نمونه در سالن دانشگاه همراه با بیوگرافی صاحبان آن قابل نمایش است. یکی از این مغزها، مربوط به هلن هامیلتون گاردنر، نویسنده و فعال مدنی و اجتماعی است که مغز خود را به قصد نشان دادن اینکه زنان هم مساوی با مردان نابغهاند و میتوانند مثل آنها مغزهایی بزرگ داشته باشند، اهدا نمود. وایلدر خود نیز مغزش را به این مجموعه اهدا نمود. یکی از نکات جالب این مجموعه، مغز قاتلی به نام ادوارد اچ. رولوف است که به لطف ضعف فناوریهای نگهداری رو به فساد رفته و بوی نعناع میدهد!
5.مجموعه تومور مغزی مرکز کوشینگ
برای دههها، مغزهای موجود در مرکز کوشینگ دانشگاه ییل در زیرزمین خوابگاه هارکنس خاک میخورد، طوری که بازدید از آنها توسط دانشجویان پزشکی یک اتفاق تشریفاتی بهشمار میرفت. اما امروزه با خرج کردن یک و نیم میلیون دلار، این مغزها در یک نمایشگاه مجلل به نمایش درآمدهاند. این مغزها توسط دکتر هاروی کوشینگ، از نوآوران جراحی اعصاب مدرن و استاد علوم اعصاب دانشگاه ییل، جمع آوری و پس از مرگش به دانشگاه اعطا شدهاند. معروفترین مغز این مجموعه متعلق به لئونارد وود است که به عنوان پزشک معتمد در خدمت دو تن از رؤسای جمهور آمریکا بوده است. کوشینگ در سال 1910 یکی از معدود اعمال جراحی موفق از این دستِ آن زمان را بر روی مغز وود انجام داد و با خارج کردن یک تومور بزرگ از مغزش به حملات تشنج او پایان داد. اما متأسفانه وود در سال 1927 زیر عمل جراحی بعدی برای خروج تومور دوم جان سپرد. از نکات جالب این نمایشگاه عکسهای قبل و بعد از عمل جراحی بیماران مربوط به هر مغز است. مجلات کوشینگ و وسایل جراحی او این نمایشگاه را تکمیل میکنند.
6.موزهی مغز پرو
مجموعهی کمتر شناختهشدهی انستیتوی نورولوژی لیما واقع در پرو نزدیک به 3000 نمونه دارد که بسیاری از آنها اثرات آلزایمر، اعتیاد به الکل، تومورها و سکتهها را بر روی مغز نشان میدهند. یکی از مغزهای شاخص این مجموعه مربوط به بیماری کروتزفلد-جاکوب است که یکی از انواع بیماری جنون گاوی است. این موزه از سال 1947 شروع به جمعآوری نمونهها کرده است و از معدود مجموعههای بزرگ مغز است که بازدید از آن برای عموم آزاد میباشد.
7.نمایشگاه آسیب مغزی / موزه ملی سلامت و پزشکی
موزهی ملی سلامت و پزشکی در واشنگتن شامل 8 مجموعه نوروآناتومیک متفاوت است، اما بازدید از آن فقط برای محققین امکانپذیر است. اما نمایشگاه آسیب مغزی آن به روی عموم باز است. این نمایشگاه حاوی 30 نمونه با آسیبهای مختلف مغزی است، مثل انواع خونریزیهای مغزی، ترومای مغزی، جراحات گلوله و همچنین وسایل جراحی که برای ترمیم هر یک لازم بوده است. این نمایشگاه بسیار شگفتانگیز است، اما اکیداً توصیه میکنیم که پس از صرف ناهار از آن بازدید نکنید!
منبع مجله مغز و شناخت، شماره 7، پاییز 1397