پیشبینی آینده توسط مغز
تاریخ انتشار: فوریه 10, 2019
حلاصه: محققان ادعا میکنند افراد بهوسیله دو روش کاملا مجزا و در مناطق کاملا متفاوتی از مغز توانایی پیشبینیهای لحظهای را دارند. این یافتهها چشمانداز جدیدی از چگونگی واکنش انسانها در لحظه ارائه میکند.
افراد در طول روز بارها از زمانبندی رفتار خود برای پیشبینی اتفاقات استفاده میکنند. گذاشتن پا روی پدال گاز درست قبل از تغییر چراغ راهنمایی یا ریتمگرفتن قبل از شروع پخش یک موزیک دلنشین مثالهایی از این قبیل میباشند. یکی از این رفتارها براساس تجربه و دیگری براساس ریتم است. اما هردوی آنها برای زندگی و لذتبردن از آن الزامیاند.
تحقیقات نشان میدهند که این زمانبندیها در زمینههای مختلف توسط یک منطقه منفرد از مغز کنترل نمیشوند، بلکه بسته به ماهیت فعالیت موردنظر در مناطق مختلفی از مغز پردازش میشوند. این سیستمها به انسانها این امکان را میدهند که نه تنها در لحظه زندگی کنند، بلکه حوادث آینده را نیز پیشبینی کنند.
با مطالعه نقاط قوت و ضعف زمانبندی و پیشبینی حوادث در افراد پارکینسونی و افراد مبتلا به زوال عقلی دریچه جدیدی برای فهم این سیستم پیچیده برای محققان باز شده است.
دو منطقه مهم از مغز که مسئول ادراک و حرکت میباشند در این سیستم نقش دارند. به این صورت که زمانبندی ریتمیک مربوط به هستههای قاعدهای است و زمانبندی بازهها که مربوط به تجارب گذشته است، توسط مخچه انجام میشود. بهعلاوه، درصورتیکه یکی از این مناطق عملکرد مناسبی نداشتهباشد، دیگری میتواند وارد عمل شود. بنابراین با شناسایی نقاط دارای عملکرد در بیماران نورولوژیک میتوان محیط اطراف آنها را به گونهای تغییر داد که سبب ارتباط آنها با دنیا شد. اقدامات غیر دارویی برای بهبود این زمانبندیها شامل بازیهای کامپیوتریِ تمریندهندهی مغز، تحریک عمقی مغزی، و تغییرات الگوهای محیطی میباشد.
در این آزمایش برای مقایسه بیماران پارکینسون و زوال عقل نورهای سبز، سفید و قرمز چشمکزن باسرعتهای مختلف به آنها نشان دادهشد، و از آنها خواستهشد با دیدن نور سبز کلید مشخصی را فشار دهند. بهعلاوه در این آزمایش نور سفید بهعنوان نشانهای در نظر گرفتهشد که همیشه بعد از آن نور سبز روشن میشد.
در یک آزمایش نورهای قرمز، سفید، و سبز با ریتمی مشخص تکرار میشدند، که بیماران زوال عقل این ریتمهای مشخص را شناسایی میکردند و به آنها پاسخ دادند. در آزمایش دیگر روند تکرار نورهای رنگی از الگوی پیچیدهتری پیروی میکرد بهطوریکه فاصلهی بین نورهای قرمز و سبز در هر دور تغییر میکرد. شناسایی این الگو برای بیماران پارکینسونی آسانتر بود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بیماران زوال عقل بخصوص زوال مخچه در شناسایی نشانههای غیر ریتمیک و بیماران پارکینسونی در شناسایی نشانههای ریتمیک مشکل دارند. درنهایت میتوان گفت افراد با استفاده از حداقل دو ناحیهی مختلف در مغز خود به زمانبندی اتفاقات پیرامون میپردازند. این مسئله بر خلاف مطالعات پیشین مبنی بر وجود تنها یک منطقه مجزا برای زمانبندی میباشد.
از بین این دو ناحیه، یکی از آنها به فرآیندهای ریتمدار مانند موسیقی اختصاص دارد و به اتفاقات با ریتمهای متناوب حساس است. ناحیه دیگر نیز توانایی پیشبینی گستردهتری را فرآهم میکند و به هر سیگنال موقتی حتی در غیاب ریتم مشخص پاسخ میدهد.