مغز انسان در مدت زمان طولانی تحت تکامل قرار میگیرد. مغز در دوران کودکی به سرعت تغییر میکند، با این حال، در دهه دوم زندگی هم تغییراتی رخ میدهد که این دوره ، نوجوانی، را خارق العاده میکند. مغز درنوجوانان، قابلیت تغییر بیشتری نسبت به بزرگسالی دارد، برخلاف کودکان، نوجوانان قابلیت بیشتری برای شکلدهی تکامل مغز دارند.افزایش قابلیت پردازش اطلاعات و حساسیت اجتماعی در دوران نوجوانی، این دوره را به دورانی برای افزایش قابلیت هدایت دنیای پیچیده اجتماعی تبدیل میکند. این مقاله درباره اینکه چگونه مطالعات حاضر بر روی تکامل مغز میتوانند برای توانمندسازی نوجوانان به عنوان یادگیرندههای دنیای اطراف آنها مورد استفاده قرار گیرد را مورد بحث قرار میدهد. همچنین، درباره اینکه چگونه سیستم آموزشی میتواند تکامل مغز را پرورش دهد و محیط آموزشی را در دوران نوجوانی بهینه سازد، توصیههایی را ارائه میدهیم.
مغز نوجوانان، خارق العاده است و اینجا علت آن را توضیح میدهیم. نوجوانی، دورانی از زندگی است که اغلب با تغییرات در بدن که با بلوغ مرتبط است، آغاز میشود. اما مغز در این دوران همچنان تغییر میکند و این تغییرات حتی بعد از اتمام بلوغ نیز ادامه مییابد- تا 20 سالگی! تغییرات در مغز، در تغییر در رفتار تظاهر مییابد که معمولا میتوانیم آن را در دوره نوجوانی ببینیم، مانند تمایل به کاوش، شکلدهی ارتباطی جدید و هدایت دنیای اجتماعی در حال تغییر.
محققان از روشی به نام تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)، که از امواج مغماطیسی و رادیویی استفاده میکند، برای تصویربرداری از مغز فرد در زمانی که درون دستگاهی مانند دونات غول پیکر قرار دارد، استفاده میکنند (شکل 1). مطالعات MRI میتواند به ما نشان دهد که چگونه مغز انسان از نظر ساختاری (آناتومی) و سازماندهی (چگونگی برقراری ارتباط) در دوران نوجوانی تغییر میکند.
شکل 1- (A) دستگاه تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) مانند (B) یک دونات است.
مغز از بخشهای زیادی تشکیل شده، اما در اینجا ما بر بافتهایی از مخچه که بزرگترین بخش مغز است، تمرکز میکنیم (شکل 2A). مخچه از دو نوع بافت، به نامهای ماده خاکستری و ماده سفید، ساخته شده است. ماده خاکستری از سلولهای مغزی به نام نورون ساخته شده است که ارتباطات آنها میتواند در بیرون از مخچه (قشر- کورتکس) و همچنین بخشهای عمقی مخچه یافت شود. ماده خاکستری حاوی بیشترین اجسام سلولی نورونی است و منطقهای از مغز را میسازد که برای کنترل عضلات، ادارک حسی، تصمیم گیری و خود -کنترلی ضروری است. در دوران نوجوانی، ماده خاکستری به ازای هر سال، حدودا 1.5% کاهش مییابد (شکل 2B). با این حال، این کاهش اتفاق بدی نیست! این تفکر وجود دارد که کاهش در ماده خاکستری میتواند با تنظیم دقیق ارتباطات میان سلولهای مغز و همچنین افزایش در سایر بافتها در مخچه که همان ماده سفید است، در ارتباط است.
شکل 2- تصویر از بخش مخچه انسان که با استفاده از MRI گرفته شده است.
تصویر به صورتی که انگار از بالای سر به درون مغز نگاه میکنید، گرفته شده است. مارپیچهای خاکستری که اطراف مناطق سفید هستند، ماده خاکستری قشر مخچه است و مناطق سفید، ماده سفید است. (B) محتوای ماده خاکستری در کورتکس در دوران نوجوانی کاهش مییابد. (C) محتوای ماده سفید در مخچه در دوران نوجوانی افزایش مییابد. در دو شکل B و C هر نقطه در شکل نشان دهنده اندازه مغز فرد در واحد زمان است که با استفاده از MRI گرفته شده است. نقاط برای نشان دادن اندازه گیریهای بدست آمده از یک شخص، به هم وصل شدهاند. اطلاعات در چهار آزمایشگاه مختلف جمعآوری شده و میانگین آن در هر مرکز، با چهار خط پررنگ نشان داده شده است (اقتباس عکس از Tamnes et al و Mills et al)
ماده سفید مخچه در زیر کورتکس وجود دارد و از تارهای بلند نورونی ساخته شده که آکسون نامیده میشوند و پیامهایی را که قسمتهای مختلف را به هم وصل میکند، ارسال میکند. ماده سفید در اوایل دوره نوجوانی افزایش مییابد اما به نظر میرسد که تا اواسط نوجوانی ثابت باقی میماند (شکل 2C). به نظر میرسد که افزایش در ماده سفید با افزایش در سرعت ارسال پیام بین سلولهای مغز، در ارتباط است. تصاویر آناتومیکی از ماده خاکستری و سفید در شکل 3 نشان داده شده است.
شکل 3- نیمرخ یک دختر با عکسی از مغز انسان که منظر دیگری از مغز انسان را نشان میدهد.
در میان شکل، تصویری از سطح مقطع مغز انسان نشان داده شده است که ماده خاکستری زیر کورتکس را نشان میدهد. مجراهای ماده سفید، ماده سفید را تشکیل میدهند با مجموعه ای از مجراهای سفید به نام کرونارادیاتا. تصویر ستونی کورتکس از انسان در حال تکامل، در جعبه زرد رنگ نشان داده شده است. این تصویر آرایش نورونها در کورتکس را نشان میدهد، اما حجم ماده خاکستری کورتکس هم حاوی اجزای سلولی بسیاری، شامل سلولهای گلیال و عروق خونی است که در اینجا دیده نمیشوند.
محققان میتوانند از روش MRI برای بررسی چونگی سازمان یافتگی مغز، استفاده کنند تا ببینند که مناطق مختلف مغز چگونه با یکدیگر در ارتباط هستند. از آنجاییکه مغز در نوجوانی تغییرات زیادی میکند، سازماندهی آن میتواند تحت تاثیر کاری که انجام میدهیم، تجارب ما و محیطی که در آن زندگی میکنیم، قرار بگیرد. مغز شبکه ای بزرگ است- مناطق مختلف مغز با انجام کارهای مختلف یا رفتارهای مختلف، مانند تفکر درباره دیگران یا آنچه که در پیرامون اتفاق میافتد، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. این الگوهای ارتباطی در مغز میتوانند با استفاده از روشی اندک متفاوت به نام تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) مورد مطالعه قرار بگیرد. این روش میزان اکسیژن موجود در جریان خون مغز را به عنوان شاخصی برای فعالیت مغز اندازهگیری میکند. زمانی که مناطق مختلف از مغز، الگوی فعالیتی مشابهی را نشان دهند، گفته میشوند که از نظر عملکردی به یکدیگر متصل هستند.
دیده شده که عمدتا رفتارهایی که در دوران نوجوانی میبینیم، مانند تفکر درباره دیگران و تصمیمگیری، با الگوهای خاصی از فعالیت مغز میان مناطقی که از نظر عملکردی بایکدیگر در ارتباطند، ارتباط دارد. سازماندهی مغز در هیچ یک از نوجوانان، یکسان نیست و هیچ نوجوانی رفتارهای یکسان و مشابهی ندارد. تفاوت در الگوهای فعالیت مغز افراد میتواند با تفاوت در رفتار در ارتباط باشد.
مثالی از رفتار که در دوران نوجوانی تغییر میکند، “اولویت کاهش موقتی” است. این رفتار با اینکه برای چه مدت زمانی میخواهیم منتظر پاداش بمانیم، در ارتباط است و اینکه آیا فرد تمایل دارد تا پاداش کوچکتر اما آنی را نتخاب کند یا پاداش بزرگتر که باید برای مدت زمان بیشتری برای آن صبر کند. تغییرات این ترجیح در هنگام انتقال به نوجوانی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتیاج نشان میدهد که الگوهای فعالیت مغز که با بخشهای دخیل در کنترل رفتار و ارزش دهی به مسائل، با “اولویت کاهش موقتی” در ارتباط است. با اینکه تصور میشود که نوجوانان زمانی که پاداش کوچکتر در دسترس است، برای دریافت پاداش بزرگتر صبر نکنند، نتایج مطالعه نشان داد که افراد در رفتار متفاوت هستند و این تفاوت با سازمان و ساختار مغز در ارتباط است.
مطالعات تصویربردای مغز نشان دادهاند که مغز در نوجوانی سازماندهی میشود. از آنجاییکه مغز تغییرات زیادی میکند، تجارب ما در نوجوانی میتواند به شکلدهی سازمان مغز کمک کنند. با داشتن الگوی رفتاری ویژه، الگوی فعالیت ویژهای در مغز را بوجود میآوریم. این اتفاق باعث جهش در تکامل فکری و احساسی در نوجوانی میشود.
تغییرات در ساختار و سازماندهی مغز در نوجوانی، بیشتر از آن چیزی است که در بزرگسالی میبینیم، اما از آنچه که در دوران نوزادی و کودکی میبینیم، کمتر است. برخلاف کودکی، نوجوانی زمانی است که قابلیت بیشتری برای شکلدهی چگونگی تکامل مغز وجود دارد که علت آن، درک بیشتر درباره خود و دنیای اطراف، انگیزه بیشتر و قابلیت بیشتر برای انتخاب کردن است. که میتواند بر روی مغز در حال تغییر تاثیر داشته باشد. این همان علتی است که مغز نوجوان خارق العاده است.
برخی از قابلیتهای مغز در نوجوانی افزایش مییابد، مانند تفکر انتزاعی، توجه به نقطه نظرات و امکان تفکر درباره پردازش افکار. برخی از تحقیقات عنوان میکنند که نوجوانان حتی قابلیت بیشتری نسبت به بزرگسالان و کودکان برای حل مسئله از طریق راههای جدید و خلاقانه دارند، که به دلیل توانایی آنها برای تفکر درباره مفاهیم مختلف در واحد زمان است. تواناییهایی از مغز که در دوران نوجوانی تظاهر پیدا میکنند، میتوانند برای کمک به رشد سالم مغز مورد استفاده قرار بگیرند، اما نیازمند این است که به نوجوانان آزادی عمل داده شود تا خودشان انتخاب کنند. برای مثال، تشویق نوجوانان به تنظیم اهداف شخصی باعث افزایش فعالیت مغز که در شکلدهی خود-شناسی و توجه به عواقب بلند مدت است، کمک میکند. نوجوانان اغلب درباره تفکر همتایان درباره آنها نگران هستند. با اینکه از این جنبه از حساسیت اجتماعی، به عنوان جنبهای منفی از رفتار در نوجوانی صحبت میشود، اما میتواند در حقیقت در زمانی که محیط اجتماعی سالم است، خوب باشد. مثالی دیگر از حساسیت اجتماعی که در دوران نوجوانی افزایش مییابد، نگرانی ساختارهای اجتماعی بزرگتر و رویدادهای دنیا است. بزرگسالان، که اغلب قابلیت بیشتری نسبت به نوجوانان برای تغییر محیط اجتماعی دارند، باید در راستای ایجاد فرصتهای بیشتر در جهت رشد مثبت مغز نوجوانان تلاش کنند.
از آنجاییکه مغز میتواند به راحتی در دوران نوجوانی شکل بگیرد، پرورش مغز در حال تکامل، موضوع مهمی برای آموزگاران و والدین است. مطلوب کردن محیط آموزشی مدرسه یکی از موثرترین راهها برای حمایت نوجوانان است. آنچه که درباره مغز در حال تکامل میدانیم، این است که در مقایسه با کودکان، نوجوانان قابلیت بیشتری برای درک موضوعات پیچیده دارند. درک اینکه چه اتفاقی درون مغز ما میافتد، میتواند به تاثیرگذاری نوجوانان بر تکاملشان، کمک کند. یکی از راههایی که میتواند باعث این اتفاق شود، ادغام مباحث تکاملی، مانند تصمیم گیری، اعتیاد به مواد مخدر، رفع تعارض و برنامه ریزی آموزشی در برنامه مدرسه است. در اینجا چند راه دیگر برای بهینه سازی محیط یادگیری در مدرسه معرفی شده که آن را با آموزگار خود مطرح کنید!
به جای بی توجهی به انگیزه برای اجتماعی شدن در نوجونی، آموزگاران میتوانند با تشویق و ترویج بحث گروهی و تشویق به آن در میان دانش آموزان، از این انگیزه اجتماعی استفاده کنند. پرسیدن پیشنهادات و بازخورد دانش آموزان در فعالیتهای کلاسی میتواند به علاقه و مشارکت بیشتر دانش آموزان در محیط آموزشی کمک کند. مشارکت دادن دانش آموزان با نمرات متفاوت میتواند به آنها در یادگیری مهارتهای جدید و دیدن جنبههای متفاوت پروژهها کمک کند، زیرا دانش آموزان با سنین متفاوت میتوانند در مهارتهای متفاوتی در بحث و یا پروژه مشارکت داشته باشند.
درباره کلاس درس خود فکر کنید. نحوه چیدمان میزها و صندلیها چگونه است؟ آیا در یک ردیف مستقیم قرار گرفتهاند یا به صورت دایرههای کوچک؟ نشستن در صندلیهایی که در یک ردیف قرار دارند میتواند باعث انزوا شود و تنها میتوانید از پشت یا کنار، همکلاسی خود را ببینید. این نوع از چیدمان میزها و صندلی میتواند برای افزایش مشارکت و یادگیری، تغییر کند. از آموزگار بپرسید که آیا امکان امتحان کردن چیدمانی جدید مثله به شکل دایرههای کوچک وجود دارد؟ در کنار ارزش نهادن و احترام به انگیزههای اجتماعی ذاتی نوجوانان، تغییر نحوه چیدمان کلاس میتواند به اضطراب اجتماعی کمک کند، زیرا امکان بحث و گفتگو با سایر دانش آموزان در گروه، راحتتر خواهد بود.
آموزگاران میتوانند با اجازه به دانش آموزان برای هدایت مسیر، به استقلال پروری کمک کنند. این کار میتواند شامل اجازه به دانش آموزان برای نقش داشتن در بخشی از برنامه درسی یا هدایت یک پروژه باشد. اجازه به دانش آموزان برای کشف اینکه به چه علاقه دارند، به یادگیری کمک میکند. زمانی که دانش آموزان قادر به خلق کردن رهنمودهای شخصی و حل مشکلات از طریق تلاش و تشریک مساعی باشند، برای مواجهه با چالشهای جدید و از عهده شرایط سخت برآمدن، آمادهتر خواهند بود.
محیط معمولی کلاس میتواند مصنوعی و ساختاری باشد. دانش آموزان باید به تشریک مساعی با دنیای بیرون از کلاس درس، تشویق شوند. سفرهای مبتنی بر جامعه میتواند به دانش آموزان در بکارگیری آنچه که در کلاس یاد گرفتهاند در محیط واقعی، کمک کند که مکمل افزایش حساسیت به دنیای اجتماعی در دوران نوجوانی است.
نوجوانی دوران رشد، تکامل و یادگیری سریع است. این دوره، فرصت منحصر به فردی را برای افزایش قابلیت شکلدهی تکامل مغز برای نوجوانان ارائه میکند. میتوانیم الگوهای ویژهای از فعالیت مغز را با شرکت در انواع خاصی از رفتارها تقویت کنیم. یکی از راههای مشارکت که میتوانید در تکامل خود ، یادگیری و درک آنچه که در مغزتان میگذرد، است. خارق العاده است، نه؟