صفحه به صفحه؛ بازسازی مغز شما

حالا بياييد عادت به مطالعه را در قالب تعريفي كه از نوروپلاستيسيتي ياد گرفتيم، تبيين كنيم.

خواندن در واقع نوعی تمرین برای مغز است كه مي‌تواند منجر به تغییر شکل مغز شود. واقعاً شگفت‌انگیز است که بفهميم مغز چگونه می‌تواند عبارات و کلمات را به افکار پيچيده‌تر تبدیل کند؛ افكاري كه با دیگران به اشتراک مي‌گذاریم يا درباره آنها صحبت مي‌کنیم.

پس سؤال اصلي ما اين است: وقتی عادت به مطالعه مكرر در ما ايجاد می‌شود، در مغز ما چه اتفاقی می‌افتد؟

هنگامي‌كه روزانه مطلبي را مي‌خوانيم، ارتباطات بین نواحی درگير مطالعه را تقویت می‌کنيم. درنتيجه، علاوه بر پيشرفت در خواندن، فرایندهای دیگری که از این نواحی مغزي استفاده می‌کنند، مانند ارتباطات کلامی و استدلال پیچیده هم بهبود قابل‌توجهي خواهد داشت. درواقع مطالعه‌کردن، از طريق قدرت نوروپلاستیسیته، اتصالات عصبی را تغییر می‌دهد.

وقتي به کلمه‌اي نگاه می‌کنید، چشمان شما اطلاعات بصری را به مغز ارسال می‌کند. این اطلاعات در قشر بینایی که مسئول شناسایی شکل و الگو است، پردازش شده و شكل حروف، شناسایی مي‌شود. در مرحله ي بعد، قشر گيجگاهي وارد عمل مي‌شود تا حروف یا کلمات را، با یکدیگر ترکیب كرده و به واژه‌ها معنا ببخشد. به كمك این مکانیسم است که شما شروع به درک مطالبی که‌ خوانده‌ايد، می‌کنید.

اما در افرادي كه عادت به مطالعه دارند، چه تفاوت‌هايي در ساختار مغزشان ديده شده است؟

مطالعات اخیر نشان داده‌اند، در مغز افرادی که به طور مکرر مطالعه می‌کنند، تعداد نورون‌ها و میلین‌دار شدن آنها افزايش مي‌يابد. اين افزايش باعث تفاوت در ماده خاکستری و سفید مي‌شود. برای مثال، مطالعه منظم، ممکن است سبب افزایش حجم در بخش‌هایی از قشر گیجگاهی، شود. تمرین به مطالعه، توانایی پردازش اطلاعات بصری را تقویت می‌کند؛ درنتيجه، امکان شناسایی سریع‌تر و دقیق‌تر کلمات فراهم می‌شود.

بنابراين، استمرار در مطالعه، بخش‌هاي مختلف مربوط به زبان را هماهنگ‌تر می‌كند؛ يعني شمامي‌توانيد معناي كلمات و جملات را بهتر و سريع‌تر بفهميد، همچنين دایره لغات شما گسترش می‌يابد و مي‌توانيد استدلال‌هاي قوي‌تري داشته باشيد.