سوگیری شناختی: پدیده بادر–ماینهوف (توهم فراوانی)
پدیده بادر–ماینهوف که با نام دیگر توهم فراوانی (Frequency Illusion) نیز شناخته میشود، زمانی رخ میدهد که واژه، ایده یا چیزی که تازه یاد گرفتهایم، ناگهان در اطرافمان همهجا ظاهر میشود. در واقع جهان تغییر نکرده است — بلکه ادراک ما تغییر کرده. زبانشناس «آرنولد زویکی» این پدیده را چنین توصیف میکند: وقتی چیزی تازه توجه ما را جلب میکند، تمایل داریم فکر کنیم «این اتفاق خیلی زیاد میافتد». به عبارتی، ذهن ما برای مدتی کوتاه، فیلتر تازهای روی واقعیت نصب میکند تا آن اطلاعات جدید را برجستهتر ببیند.
سازوکار روانشناختی: توجه و سوگیری
وقتی چیزی جدید نظر ما را جلب میکند، در واقع فیلتری در مغز فعال میشود. روانشناسان توضیح میدهند که پدیده بادر–ماینهوف «ترکیبی از توجه گزینشی و سوگیری تأییدی» است. زمانی که ذهن ما با یک مفهوم تازه آمادهسازی (primed) میشود، بهطور ناخودآگاه محیط را برای یافتن آن میکاود. هر بار که آن چیز را دوباره میبینیم، احساس میکنیم مدرک تازهای داریم که نشان میدهد «همهجا هست». در واقع، میزان مواجهه ما با آن تغییر نکرده — بلکه ما نسبت به آن حساستر شدهایم. همانطور که یکی از پژوهشگران اشاره کرده است، «ما در واقع با موارد بیشتری روبهرو نمیشویم، بلکه فقط بیشتر متوجه آنها میشویم». این فیلتر ذهنی باعث میشود رویدادهای تصادفی و عادی، معنادار یا خاص به نظر برسند.
نمونههای روزمره
این فیلتر ذهنی در زندگی روزمره بسیار دیده میشود. برای مثال، «کارلی لئونارد»، عصبشناس شناختی، تعریف میکند که یکبار کت بنفشی خرید و «ناگهان شروع کرد به دیدن آدمهایی با کت بنفش در همهجا». معنایش این نبود که رنگ بنفش مد شده است — بلکه توجه خودش به رنگ بنفش جلب شده بود. یا شخصی که تازه یاد گرفته بود «اسمرا» پایتخت اریتره است، ناگهان متوجه شد «هر راننده اوبر که سوارش میشود اهل اریتره است». ناگهان «اریتریاییها» در آگاهیاش ظاهر شدند، بدون اینکه چیزی در جهان تغییر کرده باشد. نمونههای رایج دیگر شامل شنیدن یک واژه تازه در همهجا پس از یادگیری آن، یا خرید خودروی جدید و دیدن مکرر همان مدل در خیابان است. توهم فراوانی باعث میشود این رخدادهای عادی، خاص یا شگفتانگیز جلوه کنند.
پیامدها و اهمیت پدیده
در بیشتر موارد، این سوگیری بیخطر است — تنها یادآوری میکند که توجه ما چگونه دنیایمان را شکل میدهد. بااینحال، در برخی موقعیتها میتواند بر تصمیمگیری تأثیر بگذارد. برای مثال، در گزارشی از رادیولوژی آمده است دانشجویی که درباره نوع نادری از انشعاب شریان به نام «قوس آئورت گاوی» خوانده بود، در ۲۴ ساعت بعد آن را در سه بیمار تشخیص داد. در این مورد، سوگیری باعث افزایش دقت در تشخیص شد. اما در عین حال نشان میدهد تمرکز بیش از حد میتواند دید ما را محدود کند — ممکن است در حالی که به دنبال یک یافته خاص هستیم، سایر نشانهها را نادیده بگیریم. به همین ترتیب، روزنامهنگاران یا پژوهشگران نیز ممکن است به شخص یا نظریهای که «مدام تکرار میشود» تمرکز بیش از حد نشان دهند و تصویر کلی را از دست بدهند. در حوزههایی مانند سلامت روان، این پدیده میتواند خطرناکتر باشد: برای مثال، بیماری که نشانههایی از پارانویا یا اسکیزوفرنی دارد، ممکن است هر تصادفی را به عنوان «تأییدی بر باور خود» تفسیر کند.
پژوهشگران پدیده بادر–ماینهوف را به عنوان نوعی سوگیری شناختی یا توهم ادراکی دستهبندی میکنند. همانطور که «وان در مولن» میگوید، این نوع خطاها در واقع «اشتباهات نظاممند در قضاوت و تصمیمگیری» هستند که از محدودیتهای ذهن انسان ناشی میشوند. در پژوهشی دیگر، از این اثر به عنوان یک «میانبر منطقی» یاد شده است: وقتی درباره رویدادی نادر میدانیم، «احتمال بیشتری دارد فکر کنیم آن را بیشتر میبینیم» حتی اگر بسامد واقعی تغییری نکرده باشد. به بیان دیگر، وقتی چیزی در ذهن ما برجسته میشود، مغزمان آن را در محیط برجستهتر میبیند. نتیجه نهایی اینکه، پدیده بادر–ماینهوف بیش از آنکه درباره واقعیت بیرونی باشد، درباره نحوه تمرکز ذهن ماست.
در نهایت، این اثر یادآوری زندهای است از اینکه ما تنها بخشی از واقعیت را میبینیم — همان بخشی که ذهنمان روی آن تنظیم شده است. همانطور که یکی از پژوهشگران اشاره میکند، این پدیده «به ما یادآوری میکند تا چه اندازه توجه ما تجربهمان از جهان را شکل میدهد». آگاهی از این سوگیری کمک میکند هنگام مواجهه با اتفاقات تکراری از خود بپرسیم: آیا واقعاً این موضوع بیشتر اتفاق میافتد، یا فقط من بیشتر متوجهش میشوم؟
منابع
- Purohit, K. (2019). The Baader–Meinhof phenomenon in radiology. Academic Radiology, 26(6), e127.
- Varkey, T. C., Varkey, J. A., Sivakumar, M., & Merhavy, Z. I. (2022). The mongoose phenomenon: A new logical heuristic. Galician Medical Journal, 29(2), E202226.
- Van der Meulen, M. (2022). Are we indeed so illuded? Recency and frequency illusions in Dutch prescriptivism. Languages, 7(1), 42.
- Kolli, S., Dang-Ho, K. P., Mori, A., & Gurram, K. (2019). The Baader–Meinhof phenomenon of Dieulafoy’s lesion. Cureus, 11(5), e4595.




