ترویج علوم شناختی برای کاربرد بیشتر در زندگی: فعالیتهای علمی ترویجی از گذشته تا حال
(توجه: این مصاحبه در زمستان 1399 انجام شده است)
کارگروه ترویج اساساً چه اهدافی را دنبال میکند؟
هدف کلی ما در این کارگروه کاربردی کردن علوم شناختی است تا تأثیر آن در زندگی مردم قابل لمس باشد. اینکه بتوانیم متخصصان حوزه علوم شناختی را ترغیب کنیم تا با مردم به زبان خودشان صحبت کنند که موضوعات شناختی برایشان قابل درک باشد.
در سال گذشته سیاست اصلی ستاد در چه حوزههایی بود؟
در سال گذشته تمرکز ما بر روی گروه سنی کودکان و سالمندان بود تا بتوانیم این دو گروه را بیشتر با علوم شناختی و مهارتهای کاربردی آن آشنا کنیم.
چه برنامههایی را برای اجرا مد نظر داشتید و بازتاب برنامههای اجرا شده چطور بود؟
ما تلاش کردیم تا در قدم اول مخاطبشناسی کنیم. اینکه در فضای مجازی، رادیو، تلویزیون و حتی مطبوعات چه مخاطبانی و از چه طیف سنی داریم. در همین خصوص برنامهریزی کردیم تا در تمامی رسانهها تولید محتوایی متناسب با مخاطب آن داشته باشیم.
برای این منظور بین برنامهسازان ومتخصصین حوزه علوم شناختی ارتباط برقرار کردیم تا بتوانیم برنامههای متناسب با هر رسانه را تولید کنیم.
برای مخاطبان نسل جوان هم پادکستهایی در حوزه علوم شناختی تهیه کردیم. پادکست «جهان شگفتانگیز مغز» در همین زمینه تولید شد که با استقبال خیلی خوب مخاطبان مواجه شد. در این برنامه با متخصصین حوزه علوم شناختی در رشتههای مختلف پزشکی، مهندسی و روانپزشکی گفتوگوهایی صورت گرفت که در ادامه درخواستهای زیادی برای ادامه تولید پادکست داشتیم. موضوعی که باعث شد ترغیب شویم تا در حوزه کتابهای علوم شناختی، نمایشنامهها وداستانهای مربوط به این حوزه هم پادکستهایی تولید کنیم. یکی از مهمترین اهداف ستاد در این زمینه ترویج تولید محتوا، خارج از چارچوب ستاد، توسط علاقمندان به حوزههای علوم شناختی است. اینکه رسانهها بعد از ارتباط با ستاد تلاش کردند تا خودشان در این عرصه ورود کنند، نشان از اثرگذاری برنامههای ما دارد.
در زمینه تولید برنامه آیا شاخصهایی را در نظر داشتید و به اهداف معین خود رسیدید؟
در سال 99 برای 20 برنامه تلویزیونی در حوزه علوم شناختی تولید محتوا کردیم. طبق اهدافی که در نظر گرفتهایم سالانه بین 10 تا 20 درصد باید افزایش تولید برنامه را مد نظر داشته باشیم که به این هدف رسیدیم. در خصوص تولید پادکست و برنامههای رادیویی هم بازخوردهای بسیار مناسبی دریافت کردیم. شاید یکی از دلایل آن شیوع کرونا و علاقهمندی مردم به استفاده از این رسانهها بود. در بحث رسانههای نوشتاری و مطبوعات هم برخلاف سالهای گذشته که با همکاری با ستاد تولید محتوا انجام میگرفت، امسال این فرآیند به صورت خودجوش انجام شد تا بیانگر محقق شدن اهداف ما باشد.
در سال 99، برای 20 برنامه تلویزیونی تولید محتوا کردیم و سالیانه بین 10 تا 20 درصد افزایش تولید محتوا داشتهایم.
چه برنامههایی را برای «هفته آگاهی از مغز» داشتید؟
مانند سالهای گذشته گروههایی را در نظر گرفتیم تا برای این هفته برنامههایی را تدارک ببینند. یکی از این گروهها گروه «کانکشن» بود که با همکاری اساتید، دانشجویان و متخصصین حوزه علوم شناختی ویدیو کلیپهایی را ساختند.
نکته جالب توجه اما مراسم افتتاحیه و اختتامیه این رویداد بود که برخلاف سالهای گذشته که معمولاً در یک فرهنگسرا و یا باغ کتاب برگزار میشد، این بار به صورت مجازی برگزار شد که از اینستاگرام و آپارات به صورت زنده پخش شد که خب استقبال زیای از آن در فضای مجازی صورت گرفت.
در ادامه برای هفته آگاهی از مغر «جشنواره رسانه و آگاهی از مغز» را اجرا کردیم و از رسانهها دعودت کردیم تا در این هفته تولید محتوا کنند و در جشنواره شرکت کنند که برنامههای ارائهشده در مرحله داوری است.
نکته جالب توجه اینکه طی 5 سال گذشته در طول سال کارگروه ترویج از رسانهها میخواست که در حوزه علوم شناختی با کمک ستاد تولید محتوا داشته باشند، اما حالا شاهد برنامهسازی به صورت خودجوش از سوی رسانهها هستیم.
هفته آگاهی از مغز امسال چه تفاوتی با سالهای گذشته داشت؟
امسال مراکز خصوصی و دولتی و همینطور دانشگاهها طبق برنامههای از پیش تعیینشده خودشان نسبت به برگزاری این هفته اقدام کردند که خب این نشان از عملکرد درست ستاد در آگاهیبخشی در این زمینه دارد.
تصور میکنید در صورتی که ستاد نقش حمایتی و آگاهیبخشی در خصوص برگزاری هفته آگاهی از مغر را نداشته باشد، آیا ممکن است در سالهای آینده شاهد برگزاری خودجوش این هفته از سوی مراکز علمی باشیم؟
به نظرم به این هدف بسیار نزدیک شدهایم. چرا که رسانهها، دانشجویان، اساتید، مراکز علمی و … همگی به اهمیت این موضوع پی بردهاند و نیاز به حمایتهای ستاد مانند سالهای گذشته نیست. اگرچه ستاد باید همچنان نقش آگاهیبخش خود را ادامه بدهد.
منبع: مجله مغز و شناخت، شماره 16، زمستان 1399